سرمقاله خواندني «همشهري» در پاسخ به اتهام زني ارگان دولت

دشمن شماره يك دولت كيست؟

در اظهارات آقاي قاليباف كه نه صراحتا و نه تلويحا – بر خلاف آنچه در روزنامه ايران آمده است – نامي از آقاي رييس جمهور و حتي دولت به ميان نيامده و صرفا از يك امر مذمومي – به اعتراف شما در پاسخ به پرسش گذشته – نام برده شده است. حال پرسش بعدي اين است، اگر شما هم اين امر را ناپسند مي دانيد، قاعدتا بايد بر اظهارات آقاي قاليباف صحه بگذاريد. پس ارجاع شتابزده اين امر مذموم به دولت و شخص آقاي رييس جمهور چه دليلي دارد؟

 روزنامه همشهري در شماره امروز خود در سرمقاله اي خواندني به پاسخي مستدل و خواندني به ادعاهاي ديروز  روزنامه ايران درباره حضور قاليباف در برنامه «امروز ،ديروز،فردا» را داد. متن كامل اين سرمقاله كه توسط «حسين قربانزاده» سردبير روزنامه همشهري نوشته است به اين شرح  است:

روز گذشته رسانه مكتوب دولت، از قاليباف به عنوان دشمن شماره يك دولت نام برد. روزنامه ايران ديروز در سرمقاله خود با عنوان " سنگ تمام " نوشت :

" ... سنگ تمام معاونت سيماي سازمان صدا و سيما در اهانت به رئيس جمهور با دعوت از محمد باقر قاليباف دشمن شماره يك دولت در برنامه‌اي به مناسبت هفته دفاع مقدس نيز خود حكايتي جدا دارد، شهردار تهران در اين برنامه كه در شب سخنراني رئيس‌جمهور در مجمع عمومي سازمان ملل پخش مي‌شد به صراحت رئيس جمهور را دزد خطاب كرد و هر آنچه دل تنگش مي‌خواست به وي نسبت داد. "

همين روزنامه در همين شماره و در صفحه سه در ستون ديگه چه خبر؟ در مطلبي با عنوان جنگ با عراق يا رييس جمهور؟ درباره اظهارات قاليباف در برنامه ديروز امروز فردا، نوشت:

" ... قاليباف در بخشي از سخنانش به صورت تلويحي رئيس‌جمهور را دزد خطاب كرد ."

نكات زير درباره اين دو مطلب روزنامه ايران قابل تامل است:

1- جالب است اين روزنامه در سرمقاله مي گويد، قاليباف به صراحت رييس جمهور را دزد خطاب كرده و در صفحه سه همين شماره روزنامه مي نويسد قاليباف به صورت تلويحي رييس جمهور را دزد خطاب كرده !

2- اما قاليباف در برنامه ديروز امروز فردا چه گفت:

" ... ما به چه مي‌گويم دزدي؟ يك وقتي كسي مي‌آيد و مثل اين ۳ هزار ميليارد، اين يك نوع دزدي است كمتر يا بيشتر جاي تاسف دارد و برخورد. مردم هم انتظار دارند در هر سطحي برخورد شود و نتيجه‌اش را ببينند و در آن شكي نيست. اما يك دزدي بد‌تر از اين دزدي هم داريم كه بنده شهردار تهران كه منابع بيت المال دراختيارم است، به خودم اجازه دهم براي آن شخصي تصميم بگيرم. پول را نبرم درزندگي شخصي‌ام، ندهم به دوستانم، پول را بريزم در همين شهر اما شخصي براش تصميم بگيرم. از كجا بدانم تصميمم تصميم درستي است. اين پول را بر خلاف ضوابط خرج كنم از كجا بدانم اين درست است؟! اين دزدي بد‌تر از آن دزدي اول نباشد، بهتر نيست. "

3- دقت كنيد قاليباف نه اسمي از رييس جمهور محترم مي برد نه اسمي از دولت و اتفاقا خودش را هم مثال مي زند و يك امر زشت و مذموم يعني "تصميم شخصي براي بيت المال گرفتن" را نقد مي كند. حال از نويسندگان مطالب ياد شده در روزنامه ايران و دوستان عزيز در دولت اين پرسش ها مطرح مي شود :

الف – آيا قبول داريد تصميم شخصي گرفتن براي بيت المال و آن را خارج از دايره ضوابط و قوانين هزينه كردن، امر مذموم و ناپسندي است؟ اگر پاسخ شما منفي است يعني اين كار را نادرست نمي دانيد كه خب حرف ديگري باقي نمي ماند و مي توانيد از خواندن ادامه اين نوشتار منصرف شويد. اما اگر پاسخ شما مثبت است يعني قبول داريد كه اين كار مذموم و مضر به حال جامعه است حال به سوال بعدي پاسخ دهيد:

ب – در اظهارات آقاي قاليباف كه نه صراحتا و نه تلويحا – بر خلاف آنچه در روزنامه ايران آمده است – نامي از آقاي رييس جمهور و حتي دولت به ميان نيامده و صرفا از يك امر مذمومي – به اعتراف شما در پاسخ به پرسش گذشته – نام برده شده است. حال پرسش بعدي اين است، اگر شما هم اين امر را ناپسند مي دانيد، قاعدتا بايد بر اظهارات آقاي قاليباف صحه بگذاريد. پس ارجاع شتابزده اين امر مذموم به دولت و شخص آقاي رييس جمهور چه دليلي دارد؟

ج – آيا اين ارجاع اظهارات آقاي قاليباف به دولت و آقاي رييس جمهور، ناشي از آن نيست كه دوستان روزنامه ايران و دولت، خود به اتخاذ تصميمات شخصي در دولت معترف هستند؟ و هنوز كه اشاره اي به مرجع و حتي ضمير نشده، فرياد بر مي آيد كه چرا به ما مي گوييد، دزد؟! برادران عزيز مگر هر كس هر كجا گفت دزدي كار بدي ست، شما بايد واكنش نشان بدهيد كه چرا به ما مي گوييد دزد؟!

4- همانگونه كه پيشتر گفته شد در سرمقاله روزنامه ايران، اعتراض شده بود كه چرا از قاليباف، دشمن شماره يك دولت براي برنامه ديروز امروز، فردا دعوت شده است؟ به نظر مي رسد به جاي آن سوال بايد به اين پرسش پاسخ داد كه چرا نبايد از قاليباف دعوت كرد؟ بنده حتما آقاي قاليباف را نه معجزه هزاره سوم مي دانم و نه سفير فطرت ها و نه ... آقاي محمد باقر قاليباف يكي از مديران جمهوري اسلامي است كه در طول سي و سه سال گذشته و در فراز و نشيب هاي گوناگون و در مقاطع مختلف، نظام براي اندوختن تجربه و دانش مديريتي او فرصت هزينه صرف كرده است و او وظيفه دارد كه تجربه و دانش خود را در مسير خدمت رساني به مردم و نظام جمهوري اسلامي به كار بندد.

5- به همكاران عزيز خودم در روزنامه ايران و دوستان گرامي در مجموعه دولت عرض مي كنم كه باور كنيد قاليباف دشمن شماره يك شما كه هيچ، اصلا دشمن شما نيست. ما هر دو، يك دشمن مشترك داريم و آن هم غلتيدن در دام هوي و هوس است، بي صداقتي با مردم است، تعطيل كردن خرد جمعي است، دشمن پنداري كارشناسان است، هدر دادن فرصت ها ست، غنيمت دانستن قدرت است و در يك كلام دوستان عزيز، دشمن مشترك ما جهل است.

آغاز دوباره زمزمه هايي براي مصالحه  

چرا رهبر انقلاب طرح مذاكره با آمريكا را نشانه بي‌غيرتي دانستند؟

كسانى كه دم از مذاكره‌ى با امريكا مى‌زنند، يا از الفباى سياست چيزى نمى‌دانند، يا الفباى غيرت را بلد نيستند؛ يكى از اين دو تاست. در حالى كه دشمن اين‌طور اخم مى‌كند، اين‌طور متكبّرانه حرف مى‌زند، اين‌طور به ملت ايران اهانت مى‌كند، تصريح هم مى‌نمايد كه مى‌خواهد عليه اين نظام و اين كشور و منافع آن اقدام كند، عدّه‌اى در اين‌جا ذليلانه و زبونانه مى‌گويند: چه كار كنيم؛ برويم، نرويم، نزديك شويم، با آنها صحبت كنيم، در خواست كنيم، خواهش كنيم؟! اين اهانت به غيرت و عزّت مردم ايران است؛ اين نشانه‌ى بى‌غيرتى است.... "ايران، آمريكا را به رسميت مي‌شناسد و معتقد است مي‌توانيم با يكديگر رابطه داشته باشيم"، "در شرايط عادلانه و براساس احترام متقابل، براي حل مسايل آماده گفت و گو هستيم" ، "دولتي كه براي آزادي و حق انتخاب انقلاب كرد، چرا بايد دولت هاي متوالي آمريكا را در برابر خود ببيند؟ اينها تنها قسمتي از اظهار نظرات محمود احمدي نژاد در جريان سفر به نيويورك و چراغ سبز او نسبت به مذاكره با آمريكا است.
 
احمدي نژاد در همان سال نخست حضور در پاستور دست به قلم شد و نامه اي 17 صفحه اي به جورج بوش رئيس جمهوري آمريكا ارسال كرد. او اما پس از پيروزي باراك حسين اوباما در انتخابات رياست جمهوري آمريكا، در آبان ماه 1388 نيز پيام تبريكي را خطاب به وي ارسال كرد تا نخستين پيام تبريك يك رئيس جمهور ايراني به همتاي آمريكايي اش رقم بخورد. گرچه اين پيام نيز به مانند نامه قبلي اش به جرج بوش رئيس جمهور وقت آمريكا، بي پاسخ ماند اما در عين حال رحيم مشايي خبر داد كه در اسفند ماه همان سال احمدي نژاد دومين نامه خود را به همتاي آمريكايي خود فرستاد. 
 
اينبار نيز محمود احمدي نژاد همانند 7 سال گذشته شفافيت و صراحت بيشتري درباره رابطه با آمريكا از خود نشان داد، شفافيتي كه از نمايندگان مجلس گرفته تا مشاور ويژه مقام معظم رهبري نسبت به آن موضع گيري كرده هرگونه رابطه اي را ايالات متحده را خلاف مصالح كشور قلمداد كردند.
 
هرچند كه اكثر سياسيون از سخنان اخير رييس جمهور درباره رابطه با آمريكا انتقاد كرده و به او تذكر داده‌اند، اما احمدي‌نژاد در همه گفت‌وگوها و ديدارهايش به روشني از امكان و شروط برقراري روابط با آمريكا سخن گفته و حتي موضوع هسته‌اي كشور را مساله‌اي دانسته كه اگر بين ايران و آمريكا در آن تفاهم حاصل شود، مشكل كاملا حل شدني است. اما در مقابل باراك اوباما كه در آستانه انتخابات رياست‌جمهوري آمريكا به سر مي‌برد، در سخنراني خود در مجمع عمومي سازمان ملل، در موضعي محافظه كارانه، تنها بار ديگر مواضع گذشته خود در قبال برنامه هسته‌اي ايران را طرح و تاكيد كرد كه اين موضوع بايد از راه ديپلماتيك حل شود و آمريكا اجازه نمي‌دهد كه ايران به تسليحات هسته‌اي دست يابد.
 
دنياي اقتصاد در اينباره نوشته بود: همه اين مثبت انديشي‌هاي رييس‌جمهور درباره رابطه با ايالات متحده در شرايطي صورت گرفته كه اين آخرين سفر محمود احمدي‌نژاد به ايالات متحده در قامت رييس‌جمهور ايران است و به نظر مي‌رسد او در تلاش است تا اولين رييس‌جمهوري باشد كه توانسته ديوار بين ايران پس از پيروزي انقلاب و ايالات متحده را فرو بريزد. ديواري كه سنگ بناي آن با تسخير سفارت آمريكا در سال 58 گذاشته شد اما با دشمني‌هاي آمريكا در صحنه‌هاي مختلف بين‌المللي اين ديوار مرتفع‌تر و محكم‌تر شد.اگرچه محمود احمدي نژاد از زمان حضورش در پاستور توانست تابوي «مذاكره با ايالات متحده» را بشكند و صرف نظر از اولين ملاقات‌هاي نمايندگان طرفين بر سر افغانستان و عراق،او همواره از آمادگي‌ا‌ش براي مذاكره و گفت‌وگو با روساي جمهور سابق و فعلي آمريكا سخن گفته است. گويا احمدي‌نژاد اين بار ترجيح داده است تا در شرايطي كه تحريم‌هاي يك جانبه ايالات متحده عليه ايران هر روز به بهانه‌هاي مختلف گسترش مي‌يابد، در نيويورك سخن از بهبود روابط بكند و همه چيز را از تهديدات اسرائيل گرفته تا مهم‌ترين موضوع كشور يعني پرونده هسته‌اي به آمريكا ربط دهد و بگويد كه اگر تعامل بود، شرايط به گونه ديگري رقم مي‌خورد.
 
سردار ذوالقدر معاون راهبردي قوه قضائيه از نخستين چهره هايي بود كه نسبت به اينگونه سخنان رئيس جمهور واكنش نشان داد و موضع گيري هاي رهبري و امام (ره) را در اين خصوص يادآوري كرد. او گفت: موضوع مذاكره و رابطه با امريكا را نه يك موضوع و سياست اجرائي كه رئيس جمهور بتواند در آن مداخله كند، كه يك سياست كلان و راهبردي است كه منحصراً رهبري بايد در باب آن تصميم گيري نمايند و امام راحل (ره ) و مقام معظم رهبري بارها و با صراحت در خصوص آن سخن گفته اند و سياست نظام در اين خصوص آشكارا اعلام شده است. امام (ره) آمريكا را شيطان بزرگ قلمداد نمودند، و هيچ كس به شيطان نزديك نمي شود و با او مذاكره نمي‌كند، مقام معظم رهبري نيز بكرات و در مناسبت هاي مختلف رابطه با امريكا را با منطق قوي و غير قابل خدشه مردود دانسته اند و آنرا متضمن هيچ سودي براي ملت ايران ندانسته اند و بارها فرموده اند اگر در مذاكره و رابطه با امريكا مصلحتي و منفعتي وجود داشته باشد خود بدان مبادرت خواهند كرد.
 
ذوالقدر با اشاره به اظهارات وقيحانه رئيس جمهور امريكا در سازمان ملل عليه مسلمانان و جمهوري اسلامي ايران، اين اظهارات را ادامه همان مواضع استكباري آمريكا دانست و گفت: انتظار بود هئيت نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در قبال آن واكنش نشان مي دادند و جلسه را ترك مي نمودند. در قبال چنين اظهاراتي هر سخني كه بوي نرمش و سازش از آن استشمام شود به ضعف و عقب نشيني تعبير مي شود كه اين معني در قاموس ملت سلحشور ايران جائي ندارد.
 
 
از سويي ديگر علي اكبر ولايتي مشاور مقام معظم رهبري در امور بين الملل نيز تاكيد كرده بود كه سياست كلي ايران در خصوص ارتباط با آمريكا مانند گذشته است و هيچ تصميمي در تغيير اين سياست گرفته نشده و ايران به سياست‌هاي استوار گذشته كه پايه گذار آن امام(ره) بود و رهبر معظم انقلاب نيز آن را تاييد كرده پايبند است. 
  
تاكيد سياسيون بر تبعيت از سياست هاي كلي نظام و پايبندي به توصيه هاي رهبر انقلاب و وصاياي بنيانگذار انقلاب، جاي آن را باز كرد تا مروري بر سخنان اين بزرگواران داشته و اشاره اي به فاصله فكري عده اي با خط فكر ولايت كنيم. 
 
 
مطلب زير گزيده اي از فرمايشات مقام معظم رهبري و حضرت امام خميني (ره) در خصوص مذاكره و رابطه با آمريكا و همچنين خصوصيات افرادي است كه چنين پيشنهادهايي را مطرح مي كنند.
 
معناي مذاكره يعني چشم بستن بر همه ظلم هاي آمريكا
 
" خيلى‌ها بودند از همان اوائل انقلاب، ميگفتند آقا حالا كه انقلاب پيروز شد، ديگر بس است؛ برويم با آمريكائى‌ها مسائل را تمام كنيم! اين معنايش اين بود كه شعار ظلم‌ستيزى انقلاب تخطئه شود. اين را تشويق ميكردند. در طول زمان، بودند كسانى كه دنبال اين بودند؛ يعنى برويم با آمريكا همراه شويم؛ آن كسى كه دشمن اصلى ماست، برويم زير بال او؛ به دامن او پناه ببريم. معناى اين حرف، فروختن قضيه‌ى فلسطين است. معناى اين حرف، اغماض كردن از جنايات آمريكا در عراق و افغانستان و امثال اينهاست. معناى اين حرف، چشم بستن بر روى اين همه ظلمى است كه آمريكا در جهان بر ملتها دارد انجام ميدهد. معناى اين حرف، يعنى به اين مسائل اعتراض نكنيم. خب، عادى كردن روابط معنايش اين است كه ديگر ملت ايران و مسئولين ايران نتوانند صريح اعتراض كنند و حرفشان را بزنند؛ و يك مرحله آن طرف‌تر، تدريجاً مجبور بشوند حرف آنها را قبول كنند. خب، اين ثبات و استقامت، پر زحمت بود؛ اما بابركت بود، رحمت الهى را هم جلب كرد، توجه ملتها را هم جلب كرد."
 
خطبه‌هاي نماز جمعه تهران 1389/11/15
 
اولين كسي كه بگويد رابطه ايجاد كنيد، من هستم
 
" يكى از سياستهاى اساسى‌مان قطع رابطه‌ى با آمريكاست. هرگز هم نگفتيم ما تا ابد قطع رابطه خواهيم بود؛ نه، هيچ دليلى ندارد كه تا ابد قطع رابطه با هر كشورى، با هر دولتى داشته باشيم. مسئله اين است كه شرائط اين دولت به گونه‌اى است كه رابطه‌ى با او براى ما ضرر دارد. انسان رابطه را با هر كشورى به دنبال تعريف يك منفعتى ايجاد ميكند؛ آنجائى كه براى ما منفعت ندارد، دنبال رابطه نميرويم؛ حالا اگر ضرر داشت، به طريق اولى دنبال رابطه نميرويم.
 
مينشينند آقايان وراجى كردن و حرف زدن و استدلال كردن، كه نبود رابطه‌ى با آمريكا براى ما مضر است. نه آقا! نبود رابطه‌ى با آمريكا براى ما مفيد است. آن روزى كه رابطه‌ى با آمريكا مفيد باشد، اول كسى كه بگويد رابطه را ايجاد بكنند، خود بنده هستم.
 
بيانات در ديدار دانشجويان دانشگاه‌هاى استان يزد 1386/10/13
 
اين نشانه‌ى بى‌غيرتى است
 
" كسانى كه دم از مذاكره‌ى با امريكا مى‌زنند، يا از الفباى سياست چيزى نمى‌دانند، يا الفباى غيرت را بلد نيستند؛ يكى از اين دو تاست. در حالى كه دشمن اين‌طور اخم مى‌كند، اين‌طور متكبّرانه حرف مى‌زند، اين‌طور به ملت ايران اهانت مى‌كند، تصريح هم مى‌نمايد كه مى‌خواهد عليه اين نظام و اين كشور و منافع آن اقدام كند، عدّه‌اى در اين‌جا ذليلانه و زبونانه مى‌گويند: چه كار كنيم؛ برويم، نرويم، نزديك شويم، با آنها صحبت كنيم، در خواست كنيم، خواهش كنيم؟! اين اهانت به غيرت و عزّت مردم ايران است؛ اين نشانه‌ى بى‌غيرتى است؛ اين سياستمدارى نيست. سعى مى‌كنند رنگ و لعابى از فهم سياسى به كار خود بدهند؛ نه، اين درست ضدِّ فهم سياسى است. مسأله‌ى امريكا اين است كه هويّت اسلامى و ملى ما را قبول ندارد و اين را به زبان مى‌آورد. چرا عدّه‌اى از مدّعيان سياست و فهم، نمى‌فهمند؟! واقعاً جاى تأسّف است. حكومتى كه اين‌طور صريحاً مى‌گويد مى‌خواهم عليه نظام اسلامى و خواستِ ملت ايران عمل كنم و براى براندازى اين نظام بودجه مى‌گذارد، ارتباط و مذاكره با آن، هم خيانت و هم حماقت است!"
 
بيانات در ديدار جمعي‌ از فرماندهان‌ و رزمندگان‌ عمليات‌ آزادسازي‌ خرمشهر1381/03/01
 
حتي مذاكره بر خلاف مصالح و منافع ملت است
 
" نه فقط رابطه با امريكا، بلكه مذاكره با دولت امريكا امروز برخلاف مصالح ملى و منافع ملت است. اين يك نظرِ متعصّبانه نيست؛ اين يك انديشه و فكر است؛ مذاكره با امريكا - چه در قضاياى كنونى و چه در مسائل ديگر - به معناى باز كردن باب توقّعات و طلبكاريهاى امريكاست. كسانى كه دم از مذاكره مى‌زنند - كه البته سوء نيّت ندارند، دچار غفلتند - توجّه ندارند كه مذاكره با امريكا در هر يك از قضايايى كه اين دولت در آن براى خودش ايده و منفعتى تعريف كرده است- مثل همين قضيه‌ى افغانستان - هيچ فايده‌اى ندارد. چرا؟ چون او مستكبر است و تسليم نمى‌شود. مذاكره‌ى امريكا با يك دولت، به معناى اين نيست كه مى‌خواهد نظرات آن دولت را قبول كند؛ حتّى نظرات مجامع جهانى را قبول نمى‌كند! چند روز پيش در خبرها خواندم كه رئيس جمهور پاكستان از امريكاييها درخواست مى‌كند كه براى حمله به افغانستان، از فلان فرودگاه استفاده نكنند؛ از بقيه‌ى فرودگاهها استفاده كنند؛ اما امريكاييها خواسته‌ى او را رد مى‌كنند! يعنى به نظرِ مشورتىِ رئيس آن كشور در مورد يك فرودگاه اعتناء نمى‌كنن!"
 
بيانات در اجتماع بزرگ مردم اصفهان‌1380/08/08
 
تنها كار آمريكا به صلاح ملت مظلوم‏

ملت شريف ايران ! اگر كارتر در عمر خود، يك كار كرده باشد (كه) بتوان گفت به خير و صلاح مظلوم است، همين قطع رابطه است. رابطه بين يك ملت به پاخاسته براى رهايى از چنگال چپاولگران بين ‏المللى با يك چپاولگر عالمخوار، هميشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما اين قطع رابطه را به فال نيك مى ‏گيريم، چون كه اين قطع رابطه دليلى بر قطع اميد آمريكا از ايران است. ملت رزمنده ايران، اين طليعه پيروزى نهايى را كه ابرقدرت سفاكى را وادار به قطع رابطه يعنى خاتمه‏ دادن به چپاولگرى ‏ها كرده است، اگر جشن بگيرد، حق دارد.

صحيفه امام، ج 12، ص 233
 
رابطه با آمريكا را مى ‏خواهيم چه بكنيم؟

ما روابط با آمريكا را مى ‏خواهيم چه بكنيم؟ روابط ما با آمريكا روابط يك مظلوم با يك ظالم است، روابط يك غارت‏ شده با يك غارتگر است. ما مى‏ خواهيم چه كنيم؟ آنها ميل دارند كه با ما روابط (داشته باشند)، آنها احتياج دارند كه با ما روابط داشته باشند، ما چه احتياجى به آمريكا داريم ؟ آمريكا آن طرف دنيا است. آنها مى ‏خواهند كه اينجا بازار داشته باشند. آنها باز طمع دارند كه نفت ما را بخورند.
ما هيچ توقع نداريم كه دولت آمريكا يا ساير دوَل ابرقدرت، آنهايى كه مى ‏خواهند منافع ما را ببرند، حالا كه ما دست آنها را كوتاه كرده ‏ايم، بيايند تشكر هم بكنند ! البته نبايد هم بكنند؛ خيلى هم اظهار تأسف بايد بكنند

يك موسسه تحقيقاتي در امريكا اعلام كرد تلفات انساني حمله احتمالي اسرائيل به ايران بيش از سيصد هزار نفر است .

اين موسسه با براورد نشر راديواكتيو در مناطق استقرار سايت هاي اتمي ايران ( بوشهر ، اصفهان ، اراك ، نطنز و تاسيسات فردو ) احتمال تلفات انساني اين حمله را برابر با رقم اشاره شده دانست .

تفسير خبر :

از مدت ها قبل غرب و اسرائيل بر داعيه حمله به تاسيسات اتمي ايران كوبيده اند  و بر اين روال با معصوميتي پروانه وار و بسيار لطيف تبعات اين حمله را تشريح كرده اند .

مبناي اصلي معايت طرح حمله به ايران عمليات تلافي جويانه از سوي نيروهاي ايراني بوده و بيشترين دلواپسي امريكا از حمله و شروع جنگ هدف قرارگرفتن شهرهاي اسرائيل و قطع جريان انرژي از خليج فارس و نابساماني ناشي از اين حمله بوده است .

احزاب راستگراي ضد بشري اسرائيل  به سركردگي نتانياهو در راستاي اقدام خبيثانه خود در اذهان عمومي احتمال قتل 500 نفر صهيونيسم را مطرح و براي اين مقصود متوسل به خاخام هاي مذهبي و ساير مهره هاي كليدي در ايجاد ارضاي عمومي جهت اين مقصود شوم بوده اند .

برگزاري مانورهاي شهري توزيع ماكس هاي ضد شيميايي و اماده سازي ساكنيان اسرائيل از ديگر اقدامات اماده سازي جهت اين نيت شوم است .

اما هيچ گاه مدعيان حقوق بشر و آزداي مردم ايران به تلفات اشاره شده در داخل ايران اشاره اي نكرده و از همين حيث موضوع با توجه به آرشيو اذهان بيدار بشريت ميتواند يك رسوايي نظير آنچه امريكا در هيروشيما و ناكازاكي به عمل آورد براي سردم داران حال حاضر غرب و اسرائيل به بار بياورد .

موضوع اشاره شده حتي توسط هيچ يك از رهبران اروپايي و يا مخالفان حمله از جمله چين و روسيه مطرح نشده است و اين كليد ممانعت از حمله احتمالي كه مي تواند هر وجدان بيداري را به درد آورد هميشه پنهان و هرگز مطرح نشده است .

حتي در اذهان عمومي اين حمله بسيار كوتاه مدت و لحظه اي واست و پاياني بر مذاكرات خسته كننده پنج + 1 با ايران القاء شده است .

اينجاست كه دست جنايتكاران بشري كه پيشينه آنان را اسكندر ؛ چنگيز؛ تيمور ؛ هيتلر ؛ استالين و ديگر جانيان تاريخ پر كرده است رو مي شود .

از سويي اين ناكسان از وضعيت حقوق بشر در بعضي كشورها ابراز نگراني مي كنند و وجدان هاي بشري را با خود همسو و از سويي مخاطره اي به اين بزرگي را از انسان هاي شريف پنهان ميدارند .

يك بام و دوهوا در محافل سياسي جهان هميشه بوده و هست اما اين رسوايي اخلاقي و ضد شرافت بشري يك موضوع بسيار مهم و قابل ارائه به محافل مستقل عدالت جوي جهان است .

امروز اگرمسببان شكنجه درابوغريب محاكمه مي شوند چرا اقدام گران جنايت عليه بشريت محاكمه نشوند ؟

آيا حتما بايد چنين فاجعه كه سومين فاجعه تاريخ بشري محسوب مي شود رخ دهد و آنگاه به دنبال مقصرين و مسببين بگرديم ؟

هان اي انسانهايي كه در مقالل سنگسار يك زن زناكار و قاتل چنين برآشفته مي شويد در مقابل قتل بيش از سيصد هزار انسان بي گناه چه واكنشي داريد ؟

هان اي انسان هايي كه نگران طبيعت و انقراض فلان گونه زيستي هستيد اكنون در صورت اين فاجعه چگونه ادامه حيات خواهيد داشت .

ما هنوز داغ دار مردم ناكازاكي و هيروشيما و متولدين آن نسل مظلوميم و همواره ذجر كشيدن انسان هاي سرطاني در آن خطه دور از ما و تولد كودكان معصوم ناقص الخلقه ايم چگونه مي توانيم در عصري كه مدعي پيشرفت و تعامل هستيم شاهد تكرار آن فجايع باشيم ؟

اينجاست كه ترور مقدس مي شود  و انسان هاي كوتاه دست از قدرت در صدد تلافي از اين بيراهه هستند .

اينجاست كه عمليات انتحاري شكل مي گيرد . وانسان هاي شريفي يافت مي شوند كه دست از دنيا شسته و تنها به نيستي زمين فكر مي كنند .

جلادي همچون نتانياهو بايد بداند . دستان اين قماش ماليخوليايي براي مارو شده و ما ميدانيم كه شما تنها به فكر چذب در تاريخيد و سرنوشت جانيان تاريخ برايتان مسرت بخش است و مايليد جايگزين هيتلر و امثال او باشيد .

اما بايد اين نكته را نيز در شرايط فعلي در نظر داشته باشيم كه  عدم استفاده از اين همه دانسته بي معناست   و سزاست تمامي جهانيان را در مقابل اقدام احتمالي اين جانيان بالفطره به خيابان هاي شهرها كشانده و اين اقدام را از پيش از وقوع محكوم و طراحان اين اقدام را به پاي ميز محاكمه كشاند

«ليبراليسم فرهنگي» برخي را به حال و هواي دوران دولت دوم خرداد برگرداند

توهين مشمئز كننده روزنامه شرق به مجاهدان دفاع 8 ساله

در هفته اي كه ملت در تكاپوي پاسداشت از جان گذشتگي هاي جانبازان و شهداي 8 سال دفاع جانانه از خاك و دين شان هستند گويا پياده نظام قلم به مزد برخي جريانات سياسي در سايه ليبراليسم فرهنگي دولت دهم و سهل گيري هاي بي مبنا حال و هواي سالهاي موسوم به اصلاحات برايشان زنده شده است كه چنين توهين هايي به ميراث عقيدتي جامعه ايران روا داشته اند.  روزنامه دوم خردادي شرق ديروز با درج كاريكاتور اهانت آميز نسبت به رزمندگان دفاع هشت ساله، كوشيد در هفته دفاع مقدس نوع نگاهش به ايثارگران و رزمندگان جنگ را عيان كند.

اين كاريكاتورموهن كه سرشار كينه و حقد نسبت به رزمندگان سالهاي دفاع مقدس است ناخودآگاه بيننده را به ياد عكس هاي مشهور دفاع مقدس مي اندازد كه در آن رزمندگان اسلام در حال بستن سربندهاي «يازهرا»، «يا حسين»، «يامهدي» براي يكديگر هستند.با اين تفاوت كه در نگاه كاريكاتوريست اين سربندها چشم بندهايي بوده است كه نگريستن را سلب مي كرده و حركات كوركورانه را موجب مي شود!

طراح اين تصوير از اعضاي حزب منحله مشاركت و از سرشناس ترين فعالان آشوب هاي سال 88 است كه هموراه آثارتوهين آميز خود را در رسانه هاي ضد انقلاب خارج از كشورمنتشر مي كند و اكنون با رافت دستگاه قضايي آزاد است.

نكته مهم اين است كه اين روزنامه دوم خردادي اين كاريكاتور را درست در هفته دفاع مقدس به چاپ رسانده است؛ هفته اي كه ملت در تكاپوي پاسداشت از جان گذشتگي هاي جانبازان و شهداي 8 سال دفاع جانانه از خاك و دين شان هستند و گويا پياده نظام قلم به مزد برخي جريانات سياسي در سايه ليبراليسم فرهنگي دولت دهم و سهل گيري هاي بي مبنا حال و هواي سالهاي موسوم به اصلاحات برايشان زنده شده است كه چنين توهين هايي به ميراث عقيدتي جامعه ايران روا داشته اند

بي شك نهادهاي مسئول بايد وفق قانون با اين هتاكي مشمئز كننده برخورد كنند و اجازه توهين به تاريخ پر افتخار جهاد 8ساله را به خودفروخته هايي كه سوء نيت شان سالهاست عيان شده ندهند.

نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي از امضاي بيش از ۱۰۰ نماينده مجلس در اعتراض به اين كاريكاتور موهن به رزمندگان دفاع مقدس كه در روزنامه شرق به چاپ رسيده است، خبر داد.

بيژن نوباوه نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در گفت‌وگو با  فارس از امضاي بيش از 100 نماينده مجلس در اعتراض به اين كاريكاتور موهن به رزمندگان دفاع مقدس خبر داد.

نماينده مردم تهران در مجلس با بيان اينكه تعداد امضاها همچنان ادامه داشته و به 200 تا هم خواهد رسيد، تصريح كرد: وزارت ارشاد بايد با اين روزنامه كه در زمين دشمن بازي مي‌كند برخورد و آنها را به محاكم قضايي بكشاند

در نمايشگاه كشفيات وزارت اطلاعات اعلام شد

خنثي سازي خرابكاري در صنايع

دفاعي+عكس

از نكات جالب در اين نمايشگاه ورق‌هاي بازي بود كه پشت آن اسامي تعدادي از نيروهاي سپاهي به عنوان متهمان و جنايتكار با هدف ايجاد جنگ رواني نوشته شده بود، همچنين كارت پستال‌هايي به نمايش گذاشته شده بود كه به دروغ از سوي شركت ايراني معروف ارسال مي‌شد و در آن دستگاهي صوتي با بازكردن آن كارت پستال به گيرنده هشدار مي‌داد و او را در قبال ادامه همكاري با جمهوري اسلامي تهديد مي‌كرد. اين كارت پستال‌ها در واقع از سوي سرويس‌هاي اطلاعاتي غربي براي اين افراد ارسال مي‌شد.   وزارت اطلاعات نمايشگاهي از كشفيات خود را در معرض ديد قرار داده كه نشان مي‌دهد كشورهاي مخالف ايران و دستگاه‌هاي جاسوسي غرب تجهيزات معيوب و آلوده را براي استفاده در صنايع و مراكز حساس هسته‌اي و دفاعي به ايران ارسال كرده‌اند كه البته اين تجهيزات پس از انتقال به ايران كشف و خنثي‌سازي شده است.

به گزارش «فردا» و به نقل از روزنامه تهران امروز، اين نمايشگاه پس از آن برپا شده است كه هفته گذشته فريدون عباسي، رئيس سازمان انرژي طي سخناني در وين مقر آژانس انرژي اتمي خبر داد كه دشمنان ايران در مسير ارسال برق از قم به تاسيسات هسته‌اي فردو اقدام به نصب تجهيزات خرابكاري كرده‌اند.

فريدون عباسي به‌صورت سربسته برخي اقدامات ديگر را هم براي خرابكاري در تاسيسات هسته‌اي ايران تشريح كرد و متعاقب آن هم وزارت اطلاعات مستندات چنين خرابكاري‌هايي را به نمايش گذاشته است. پيش‌تر هم برخي حملات سايبري به مراكز هسته‌اي و دفاعي ايران صورت گرفت كه تمام اين حملات توسط ايران شناسايي و خنثي شد. حمله ويروسي مشهور به استاكس نت و فليم دو نمونه از حملات سايبري به مراكز هسته‌اي ايران به حساب مي‌آيند.
 
براساس اسناد ارائه شده در اين نمايشگاه، حملات و خرابكاري صنعتي به اين صورت انجام مي‌گرفته كه سرويس‌هاي جاسوسي غربي بعضا با سوءاستفاده از ناآگاهي عوامل خريد كالاها و قطعات صنعتي، بدافزارها يا سخت‌افزارهاي معيوب را در اين كالاها نصب و به مراكز حساس وارد مي‌كردند تا موجب تخريب اين مراكز شوند. 
 
 
«غرب بزرگ‌ترين رقيب خود در خاورميانه را ايران مي‌داند و همواره عليه كشورمان اقداماتي انجام مي‌دهد كه با ناكامي مواجه بوده است.» اين شايد مهم‌ترين پيام نخستين نمايشگاه از اقدامات خرابكارانه صنعتي از سوي سازمان‌هاي اطلاعاتي غربي نسبت به ايران باشد. روز گذشته وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي ايران با برگزاري نمايشگاهي اقدامات خرابكارانه صنعتي صورت گرفته از سوي سازمان‌هاي اطلاعاتي غربي را در مقابل ديد خبرنگاران قرار داد.  
 
در اين نمايشگاه نمونه‌هايي از قطعات توليد شده از سوي شركت‌هايي دركشورهاي آلمان، آمريكا، روماني، اوكراين، چين، كره جنوبي و استراليا به نمايش در آمده كه نشان مي‌دهد، در اين قطعات به نوعي دستكاري شده است تا در زمان مشخص از كار بيفتند يا منفجر شود.  
 
در برخي از اين قطعات پردازنده‌اي هوشمند نهاده شده بود تا به وسيله‌ ماهواره يا ارسال سيگنال از كار بيفتند.  
 
از نكات جالب در اين نمايشگاه ورق‌هاي بازي بود كه پشت آن اسامي تعدادي از نيروهاي سپاهي به عنوان متهمان و جنايتكار با هدف ايجاد جنگ رواني نوشته شده بود، همچنين كارت پستال‌هايي به نمايش گذاشته شده بود كه به دروغ از سوي شركت ايراني معروف ارسال مي‌شد و در آن دستگاهي صوتي با بازكردن آن كارت پستال به گيرنده هشدار مي‌داد و او را در قبال ادامه همكاري با جمهوري اسلامي تهديد مي‌كرد. اين كارت پستال‌ها در واقع از سوي سرويس‌هاي اطلاعاتي غربي براي اين افراد ارسال مي‌شد.  
 
بر اساس آنچه در اين نمايشگاه اعلام شد، موقعيت ژئوپولتيكي و استراتژيكي ايران و قدرت الهام‌بخشي آن همواره يكي از اهداف سرويس‌هاي جاسوسي غرب بوده است، به نحوي كه غرب بزرگ‌ترين رقيب خود در خاورميانه را ايران مي‌داند و همواره عليه كشورمان اقداماتي انجام مي‌دهد كه با ناكامي مواجه بوده است.  
 
در اين نمايشگاه كه براي نخستين بار برگزار شد، تجهيزاتي متعلق به آمريكا، فرانسه و آلمان كه به منظور اقدامات خرابكارانه در تاسيسات مهم و حياتي كشور وارد شده بود، به نمايش گذاشته شد.  
 
بر اساس اسناد ارائه شده در اين نمايشگاه، حملات و خرابكاري صنعتي به اين صورت انجام مي‌گرفته كه سرويس‌هاي جاسوسي غربي بعضا با سوءاستفاده از ناآگاهي عوامل خريد كالاها و قطعات صنعتي، بدافزارها يا سخت‌افزارهاي معيوب را در اين كالاها نصب و از اين طريق به مراكز حساس وارد مي‌كردند تا موجب تخريب اين مراكز شوند؛ اما با هوشياري به موقع مسئولان اطلاعاتي و همراهي بخش صنعت، جلوي آنها گرفته شده است. 

مستندات وزارت اطلاعات نشان مي‌دهد كه هدف اصلي اين حملات علاوه بر آسيب‌رساندن به مردم و غيرنظاميان، دلسرد كردن نخبگان و جامعه علمي كشور بوده است. 

يكي از راهكارهاي اصلي كه براي مقابله با اين حملات در پيش گرفته شده، علاوه بر آگاه‌سازي عوامل خريد اين محصولات صنعتي، بومي سازي توليد قطعات و اتكاي بيشتر به توان داخلي است كه سرعت‌گرفتن قطار پيشرفت‌هاي صنعتي و علمي در كشور نشانه موفقيت اين راهكار است. 

به گزارش ايسنا، به گفته‌ فردي كه به توضيح دستاوردهاي وزارت اطلاعات در اين نمايشگاه مي‌پرداخت، اين اقدامات از سوي سرويس‌هاي اطلاعاتي سيا، اينتليجنت سرويس و موساد طراحي مي‌شد و هدف از آن ضربه‌زدن به رشد اقتصادي كشور در برخي از قطعاتي بود كه براي صنايع زيرساختي كشور توسط افرادي ناآگاه و ماموران خريد شركت‌ها خريداري مي‌شدند. 

وي اعلام كرد كه اين قطعات در همان كارخانجات سازنده به شكل نامحسوس دستكاري شده بودند.  
 
در اين نمايشگاه نام يكي از اين شركت‌ها  
 
EDWARDS اعلام شده كه دستگاه‌هاي فشارسنج توليد مي‌كرد و در آن مواد منفجره جاسازي شده بود. 

 

به گفته اين مسئول كه به تشريح كشفيات به نمايش در آمده از سوي وزارت اطلاعات در اين نمايشگاه مي‌پرداخت، سرعت عمران و آباداني در كشور به شكلي است كه آنها نمي‌خواهند اين روند ادامه پيدا كند و به همين دليل از هر اقدامي كه جلوي پيشرفت اين كشور را بگيرد فروگذار نمي‌كنند.  
 
وي بيان كرد: يكي از اقدامات آنها ايجاد خرابكاري در صنايع حياتي و زيرساخت‌ها مانند صنايع برق، آب، گاز، نفت و انرژي هسته‌اي است. در جنوب آمريكا لابراتواري وجود دارد كه اقدامات فني براي از دور خارج كردن قطعات مربوط به اين صنايع يا انفجار آنها را طراحي مي‌كند كه ما نسبت به اين لابراتوار اطلاعات دقيق داريم.  
 
اين مسئول نمايشگاه با توضيح اينكه سرويس‌هاي اطلاعاتي غربي از غفلت و ناآگاهي افراد استفاده مي‌كنند و در قالب شركت‌هايي كه بعضي از آنها نيزمجازي است، پروسه‌ خود را اجرايي مي‌كنند، مي‌گويد: البته در اين زمينه با برخي افراد مواجه هستيم كه آگاهانه اين كارها را مي‌كردند، يكي از اهداف سرويس‌هاي اطلاعاتي غربي كاهش توان اقتصادي كشور و افزايش فشار رواني بر مردم و ايجاد نارضايتي در جامعه است. اما با درايت سربازان گمنام امام زمان و تعامل خوبي كه با صنايع كشور ايجاد شد و حوادث در كشور پيشگيري شد، دشمن نتوانست به اهداف خود برسد.  
 
به گفته وي به عنوان مثال لوله‌هايي را طي فرآيند خاصي دستكاري كرده بودند و قرار بود در برخي از فازهاي پارس جنوبي از آن استفاده كنيم كه جلوي آن گرفته شد و اگر اين اتفاق مي‌افتاد مشكلات زيادي در اين منطقه اقتصادي ايجاد مي‌كرد يا در پمپ‌هاي خلأ صنايع هسته‌اي مشكلاتي ايجاد كرده بودند، در حوزه مخابرات و آنتي‌ويروس‌ها نيز بخصوص فرانسوي‌ها اقداماتي را انجام دادند و لپ‌تاپ‌هاي آلوده‌اي را در اختيار مديران قرار داده بودند كه از آن استفاده كنند.  
 
وي يادآوري كرد كه سرويس اطلاعاتي براي پيشبرد اطلاعات خود در بسياري از مواقع از مارك‌هاي معروف استفاده مي‌كردند و ما نيز در اين زمينه به دنبال پيگيري‌هاي حقوقي از طريق وزارت امور خارجه هستيم.  
 
اين مسئول نمايشگاه، در پاسخ به اين سوال كه چگونه يك شركت اقتصادي مي‌تواند نسبت به سالم بودن قطعه‌ خريداري شده در خارج از كشور مطمئن شود، گفت: ما به هيچ وجه به دنبال امنيتي كردن فضاي صنعتي كشور نيستيم، اما طي تعاملي كه با شركت‌ها و صنايع اقتصادي داشته‌ايم توصيه‌ها و آموزش‌هاي لازم را ارائه‌ داده‌ايم تا مشكلي برايشان ايجاد نشود.  
 
وي در پاسخ به اين سوال كه اين اقدامات از چه زماني عليه صنايع كشورمان انجام شده است، اعلام كرد: از سال 88 اين موضوع تشديد شده است.  
 
او همچنين در پاسخ به اين سوال آيا اين خرابكاري‌ها در تجهيزات پزشكي هم ديده شده است گفت: سرويس‌هاي اطلاعاتي دشمن در تجهيزات پزشكي بيشتر به دنبال ممانعت از ورود اين تجهيزات به ايران و ايجاد مشكلات نارضايتي در كشور بوده‌اند.

اتحاد مخالفان وزارت ورزش و فدراسيون فوتبال؛  

عباسي در آستانه استيضاح، كفاشيان در مسلخ مجمع

در فضاي فوتبالي شنيده مي‌شود بخش زيادي از مديران باشگاه‌ها با تهيه و امضاي نامه اي خواهان تشكيل مجمع فوق‌العاده فدراسيون و تغييرات در هيات رييسه تشكيلات فوتبال شده‌اند. نامه‌اي كه زمزمه مي‌شود از آن بوي استيضاح علي كفاشيان مي‌آيد.از سوي ديگر در همين اثنا، برخي نمايندگان مجلس نيز در صدد جمع آوري امضا براي استيضاح وزير ورزش و جوانان هستند و در صورت ثابت ماندن امضاها براي استيضاح وزير ورزش و جوانان، اين امر در روزهاي آينده در صحن علني مجلس به اجرا گذاشته خواهد شد. ماجراي استيضاح وزير ورزش و جوانان از يك سو و بحث تلاش مديران فوتبالي براي عزل كفاشيان دو موضوع مهم هفته جاري خواهد بود و در صورتي كه امضاهاي جمع آوري شده براي اين دو مدير ورزشي پس گرفته نشود، احتمال بركناري آنها از سمتشان وجود خواهد داشت.

 در فوتبال شنيده مي‌شود بخش زيادي از مديران باشگاه‌ها با تهيه و امضاي نامه اي خواهان تشكيل مجمع فوق‌العاده فدراسيون و تغييرات در هيات رييسه تشكيلات فوتبال شده‌اند. نامه‌اي كه زمزمه مي‌شود از آن بوي استيضاح علي كفاشيان مي‌آيد.

از سوي ديگر در همين اثنا، برخي نمايندگان مجلس نيز در صدد جمع آوري امضا براي استيضاح وزير ورزش و جوانان هستند و در صورت ثابت ماندن امضاها براي استيضاح وزير ورزش و جوانان، اين امر در روزهاي آينده در صحن علني مجلس به اجرا گذاشته خواهد شد.



دلاين اصلي استيضاح وزير ورزش چيست؟
در مرحله اول كه براي طرح استيضاح عباسي امضا جمع‌آوري شد، طراحان با وزير ورزش و امور جوانان جلسه‌اي برگزار كردند كه در آن جلسه وزير براي حل برخي مشكلات قول‌هايي داده بود. اما گويا با گذشت زمان هيچ‌يك از آنها عملي نشده و نمايندگان طراح استيضاح وزير ورزش و جوانان مجددا طرح را پيگيري كردند.
وضعيت بغرنج فوتبال، نحوه عزل و نصب‌ها و چگونگي انتقال افراد از ساير دستگاه‌ها به وزارتخانه‌ها، چگونگي هزينه يك درصد اعتبار دستگاه‌ها به استان‌ها و نحوه تخصيص آنها، انگيزه دخالت در امور فدراسيون‌ها و تغييرات غيراصولي آنها و استفاده از مسوولان تربيت‌بدني در باشگاه‌هاي ورزشي و تحميل به مسووليت براي فدراسيون‌ قايقراني و شنا،‌ ميزان كمك به باشگاه‌هاي حرفه‌اي برخلاف ماده 13 برنامه از جمله دلايل استيضاح وزير ورزش و جوانان مي باشد.

عباسي استيضاح مي شود؟
طبق قوانين مجلس همانگونه كه بعد از به حد نصاب رسيدن امضاها، هيات رئيسه بايد استيضاح را اعلام وصول كند، اگر نماينده اي هم بخواهد امضايش را پس بگيرد هيات رئيسه موظف به قبول اين موضوع خواهد بود.
بنابراين بر اساس ماده 222 آيين نامه داخلي مجلس، وزير موظف است ظرف 10 روز پس از طرح استيضاح در مجلس حاضر شده و توضيحات لازم را بدهد. تعيين وقت استيضاح در مهلت مقرر با پيشنهاد وزير و تصويب هيات رئيسه در دستور كار قرار مي گيرد و حضور وزير يا وزيران در اين وقت مقرر الزامي است.

كفاشيان در آستانه عزل از رياست فدراسيون فوتبال
طبق آيين‌نامه تشكيل مجمع و قوانين موجود در اساسنامه فدراسيون فوتبال، اعضاي مجمع فدراسيون مي‌توانند با برگزاري مجمع فوق‌العاده رييس فدراسيون را استيضاح و خواهان بركناري او باشند. البته تمام اين موارد به شرطي است كه 30 نفر اعضاي واجد شرايط امضاي خود را در نامه درخواست برگزاري مجمع ثبت كنند.

البته از آن‌سو هم در چند وقت گذشته با عدم‌انتخاب نايب‌رييس دوم كفاشيان و رييس سازمان ليگ كه در حال حاضر با سرپرستي غلامرضا بهروان اداره مي‌شود يادآور شديم كه رييس فدراسيون بايد ظرف يك ماه پس از برگزاري آخرين مجمع كه در اسفند 90 برگزار شد، به فكر برگزاري مجمع فوق‌العاده باشد تا نايب‌رييس دوم معرفي و رأي‌گيري شود. كاري كه تا به حال صورت نگرفته و ظاهرا فعاليت منصور بهروان در سازمان ليگ پس از گذشت يك ماه غيرقانوني بوده است.

همين موضوعات دليلي شد تا بخش زيادي از مديران باشگاه‌ها با تهيه و امضاي آن خواهان تشكيل مجمع فوق‌العاده فدراسيون و تغييرات در هيات رييسه تشكيلات فوتبال شده‌اند. نامه‌اي كه زمزمه مي‌شود از آن بوي استيضاح علي كفاشيان مي‌آيد.

در نامه منتشر شده در اين‌باره اعلام شد: «همان‌گونه كه مستحضر هستيد فوتبال كشور هم در بعد ملي و هم در بعد باشگاهي در وضعيت نامناسب و نگران كننده‌اي به سر مي‌برد كه مهم‌ترين آن دغدغه كارشناسان و هواداران تيم ملي از نتايج آن در مقدماتي جام‌جهاني برزيل است كه وضعيت صعود تيم ملي در هاله‌اي از ابهام قرار گرفته است. امضاكنندگان اين نامه كه از اعضاي رسمي فدراسيون فوتبال هستند از نحوه اداره فدراسيون و آينده مبهم آن رضايت داشته و چشم انداز مثبتي را براي پيشرفت و جهش به جلو متصور نيستيم. اينجانبان اعتقاد راسخ داريم كه آقاي كفاشيان و مجموعه تحت مسووليتش توانايي به اعتلا رساندن فوتبال را نداشته و پيشرفت فوتبال عزمي جدي‌تر و راسخ‌تر مي‌خواهد. بابت همين يقين داريم كه مسووليت مهم و خطير اداره تشكيلات فوتبال در اين برهه بايد به افرادي كاردان و صالح‌تر سپرده شود. لذا به عرض مي‌رسانيم براي رسيدگي به مسايل ياد شده اين حق را بر خود قايل هستيم كه مجمع فوق‌العاده برگزار شود.»

بنابراين گزارش طبق بند 2 و 3 ماده 29 اساسنامه فدراسيون دو‌پنجم اعضاي مجمع فدراسيون مي‌توانند با تنظيم درخواست و امضاي آن خواهان برگزاري مجمع فوق‌العاده شوند. به عبارت ساده‌تر از جمع 75 نفر اعضاي مجمع بايد سي نفر اين درخواست را امضا كنند. يكي ديگر از نكات قابل توجه در اين‌باره تنظيم صورتجلسه مجمع فوق‌العاده هم با اين افراد معترض است كه مي‌توانند 21 روز قبل از انتشار درخواست برگزاري مجمع خواسته‌هاي خود را در قالب دستور جلسه مجمع تنظيم كنند. اما آيا مخالفان رييس مي‌توانند 30 امضا از كساني بگيرند كه چند ماه پيش با اكثريت حكم به ابقا او در فوتبال دادند؟

تحقق پيش بيني و تحليل «فردا»

هاشمي از طرح«دولت وحدت ملي» رونمايي كرد

طرح دولت وحدت ملي كه پيش از اين هم در دوره هاي گذشته مطرح ولي نافرجام مانده و مورد استقبال گروه هاي سياسي قرار نگرفته بود، از چندي پيش دوباره با محوريت هاشمي و ناطق نوري و حمايت برخي اصلاح طلبان در رسانه ها مطرح شده است. بر اساس اين طرح يك چهره مورد اجماع طيف هاي سياسي نامزد انتخابات مي شود و ... سرويس سياسي «فردا»: بعد از طرح نامزدي آيت الله هاشمي رفسنجاني براي انتخابات رياست جمهوري آينده از طرف برخي رسانه  هاي طرفدار وي، سايت «فردا» در تحليلي تصريح كرد كه طرح كانديداتوري رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در حقيقت تكه اي بزرگ از پازل طرح دولت وحدت ملي است.

بر اساس آن تحليل، مطرح كردن نامزدي هاشمي رفسنجاني مقدمه اي است براي برجسته كردن نقش آفريني و محوريت هاشمي و جا انداختن طرح موسوم به دولت وحدت ملي.طرح دولت وحدت ملي كه پيش از اين هم در دوره هاي گذشته مطرح ولي نافرجام مانده و مورد استقبال گروه هاي سياسي قرار نگرفته بود، از چندي پيش دوباره با محوريت هاشمي و ناطق نوري و حمايت برخي اصلاح طلبان در رسانه ها مطرح شده است.

بر اساس اين طرح يك چهره مورد اجماع طيف هاي سياسي نامزد انتخابات مي شود و از آنجا كه حمايت اكثر گروه ها را پشت سر خود دارد پيروز انتخابات مي شود و در چينش كابينه خود از همه طيف هاي حمايت كننده استفاده خواهد كرد و در حقيقت دولت چيزي شبيه به يك « شركت سهامي» مي شود.حال اين تحليل و پيش بيني سايت فردا محقق شده و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام صريحا از عنوان دولت وحدت ملي نام برده و آن را راه حل خروج كشور از مشكلات فعلي دانسته است.

آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني در ديدار با جمعي از رزمندگان و ايثارگران دوران دفاع مقدس لوازم و زمينه‌هاي مناسب خروج از مشكلات فعلي را ايجاد وفاق و وحدت ملي، فضاي باز سياسي، توجه به خواست مردم، اجراي كامل قانون اساسي، سياست تنش‌زدايي و حل مشكلات بين‌المللي عنوان كرده و گفته است:« در اين مسير مي‌توانيم با مبنا قرار دادن سياست‌هاي كلي مورد تاييد رهبر انقلاب و تدوين برنامه‌هاي كارشناسانه و ايجاد دولت وحدت ملي به پيشرفت و سربلندي كشور و نظام كه خواست رهبر معظم انقلاب نيز هست، تحقق ببخشيم».

بدين ترتيب معلوم مي شود كه رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام از ميان سناريوهاي مختلفي كه مي توان براي نقش آفريني او در انتخابات پيش رو نام برد، سناريوي دولت وحدت ملي را برگزيده است. در ميان گزينه هايي كه مي توانند محقق كننده اين طرح باشند، نام علي اكبر ناطق نوري و علي اكبر ولايتي برده مي شود.

ناطق نوري و ولايتي چهره هايي هستند كه در ميان تقسيم بندي هاي موسوم به اصلاح طلبي- اصول گرايي، در طيف اصول گرا قرار مي گيرند ولي ميانه خوبي با آيت الله هاشمي رفسنجاني دارند و برخي طيف هاي اصلاح طلبان نيز به احتمال زياد از نامزدي آنها حمايت مي كنند آن هم براي كسب حداقل سهم در دولت آينده و هموار شدن راه براي بازگشت آنها به ساختار سياسي كشور.

«فردا»، پيش از اين در گزارشي تحليل بر اين نكته تاكيد كرده بود كه طرح دولت وحدت ملي همانگونه كه در دوره هاي گذشته مورد استقبال جناح هاي سياسي قرار نگرفت، در دوره پيش رو نيز شانس چنداني براي تحقق ندارد. محور عمده تحليل ياد شده بر اين نكته استوار بود كه ماهيت طرح دولت وحدت ملي بر اساس شيخوخيت و ريش سفيدي بنا شده است.در اين طرح بزرگان جناح ها بر اساس مصالح سنجي هاي خود به توافقاتي مي رسند و بدون درنظر داشتن حق انتخاب براي جامعه، گزينه اي را روانه ميدان مي كنند و از همه مي خواهند كه از وي حمايت كنند. مهمترين فاكتور در يك رقابت سياسي يعني تكثر و تعدد ديدگاهها در اين طرح مورد غفلت واقع مي شود.يعني براي تحقق دولت وحدت ملي يك آزمون مهم سياسي مثل انتخابات به منزله يك تقسيم سهم جلوه مي ياد و اساسا فاكتور رقابت و شور و هيجان سياسي و مشاركت گسترده مردمي را نيز تحت الشعاع خود قرار مي دهد.

در اين ميان اما به نظر مي رسد اين طرح در گروههاي اصلاح طلب نيز مخالفاني سرسخت دارد .عباس عبدي از تحليل گران سياسي اصلاح طلب در گفتگويي صراحتا تاييد كرده كه ناطق نوري ( يكي از گزينه هاي مطرح براي دولت وحدت ملي) شانس چنداني براي پيروزي ندارد و تنها در صورتي مي تواند پيروز شود كه كانديداهاي مطرح و شناخته شده اي در اين عرصه وجود نداشته باشند.

عبدي مي گويد: « اما نظرم اين است كه آقاي ناطق نوري شانس چنداني براي پيروزي در يك "انتخابات رقابتي" را ندارد. دليل اولم در تاييد اين حرف، شكست آقاي ناطق در انتخابات رياست جمهوري سال 1376 است. شكست در انتخابات رياست جمهوري، امتياز مثبتي براي هيچ كانديدايي محسوب نمي شود آن هم كسي كه براي پيروزي آمده بود.

دليل دوم اينكه حمله احمدي نژاد به ناطق نوري در انتخابات قبلي، بي پاسخ مانده است. سخنان احمدي نژاد درباره ناطق، اگر درست بوده باشد، كماكان به ضرر آقاي ناطق عمل مي كند.»

ولايتي چه خواهد كرد؟

هر چند علي اكبر ولايتي از جهاتي با ناطق نوري متفاوت است بخصوص كه وي تجربه شكست در انتخابات را ندارد، ولي فاكتور مهم ياد شده در طرح دولت وحدت ملي يعني و مبتني بودن بر تقسيم سهم در مورد او نيز صدق مي كند. يعني ولايتي هم در شرايطي به انتخابات ورود مي كند كه كانديداي مورد حمايت همه يا اكثر طيف هاي سياسي باشد.

بدين ترتيب او هم در چارچوب طرح دولت وحدت ملي هم با شرط تضمين پيروزي و هم با تعهد اعطاي سهم پاي به عرصه انتخابات مي گذارد. اين در حالي است كه اساس انتخابات بر رقابت است و اساسا انتخابات فرصتي است براي گفتمان هاي مختلف كه مولفه ها و برنامه هاي خود را به معرض انتخاب مردم بگذارند. همچنين انتخابات فرصتي است براي مردم تا از ميان برنامه هاي ارائه شده بهترين را انتخاب كنند. اگر قرار بر ريش سفيدي هاي مصلحت مآبانه و تصميم گيري به جاي مردم باشد، بدون شك نمي توان انتظار شد طرح هايي اينچنين با استقبال مردمي مواجه شود

ضرورت بررسي هوشمندانه يك رخداد  

مهدي هاشمي چرا در آستانه انتخابات به ايران بازگشت؟

بي بي سي در خبري فوري خبر از بازگشت وي به تهران داد و خبرنگاري هم در فرودگاه دوبي آماده داشت كه از مهدي هاشمي بپرسد چه حرفي دارد و او هم با لحني خاص بگويد كه حرفهايش را در ايران خواهد زد! بي شك در پس اين سخن امري خاص نهفته است كه ماهيت برنامه ريزي ها براي حضور مهدي هاشمي در ايران را عيان مي كند.

انتقادات صريح آيت الله نوري همداني در ديدار مشاور رئيس جمهور  

ناتواني در كنترل قيمت‌ها ارتباطي به تحريم‌ ندارد/ارتباط دولت با روحانيت ضعيف است

بيش از نيمي از مردم جامعه در امور معيشتي خود دچار مشكل هستند؛ شما به چيزهايي چسبيده‌ايد كه دير خود را نشان مي‌دهد، امروز مردم در تهيه خوراك و پوشاك خود در سختي هستند و اين اجناس روز به روز گران‌ مي‌شود....اگر به فرض رئيس جمهور بخواهد به قم بيايد، اگر شخصي را قبول كند و ديگري او را نپذيرد، براي دولت خوب نيست. سرويس سياسي «فردا»:  آيت الله العظمي حسين نوري همداني ظهر سه‌شنبه در ديدار با حجت الاسلام ميرتاج الديني مشاور رئيس جمهور در امور روحانيت كه در دفتر اين مرجع تقليد برگزار شد، با ضروري دانستن ارتباط عميق و هميشگي دولت با حوزه و روحانيت اظهار داشت: متأسفانه جرياني پيش آمد كه آنچه مد نظر بود، حاصل نشد و براي برطرف كردن اين مسئله، بايد ريشه آن را شناسايي و برطرف كرد.

مطابق خبري كه «مهر» منتشر كرده است، وي ارتباط رئيس جمهور و دولت‌مردان با مراجع، حوزه و روحانيت را انتظار مقام معظم رهبري و مردم دانست و ‌ادامه داد: رئيس مجلس شوراي اسلامي و نمايندگان مجلس مكرر به قم آمده و با حوزه و مراجع ديدار دارند، اما اين كار از سوي دولت  انجام نشد. دولت بايد با حوزه و طلاب در ارتباط باشد.

استاد حوزه علميه قم با تأكيد بر اينكه اگر امروز هم بخواهيم اين ارتباط تقويت شود، ممكن است به  سادگي انجام نشود، افزود: در اين عرصه ريشه‌هاي تضعيف شدن اين ارتباط بايد بررسي شود و تا زماني كه ريشه‌ها حل نشود، نمي‌توان شاهد توفيقي در اين عرصه بود.

آنچه موجب تضعيف ارتباط دولت با حوزه و روحانيت شد

وي افزود: چند جريان در دولت پيش آمد كه به جاي وحدت و توافق، رئيس جمهور تقريباً‌ نقش منفي داشت، نخستين جريان، عفاف و حجاب بود كه ايشان در اين عرصه نقش منفي داشت، عفاف وحجاب حركتي بود كه خوب در حال پيشرفت بود. مسئله ديگر درباره دانشگاه‌ها كه ميان دختران و پسران اختلاط نباشد، چيزي مي‌گفت كه آن را نفي كرد.

آيت الله نوري همداني با اشاره به  اين كه اين مسائل موجب بر هم خوردن ارتباط دولت با حوزه و روحانيت مانند دولت نهم و آغاز دولت دهم شد، ادامه داد: بايد تلاش كرد اين مسئله تا پيش از اتمام دولت دهم رفع شود.

وي با اشاره به جايگاه قم به عنوان پايگاه تشيع در جهان و خاستگاه انقلاب و بيداري مسلمانان، گفت: اگر به فرض رئيس جمهور بخواهد به قم بيايد، اگر شخصي را قبول كند و ديگري او را نپذيرد، براي دولت خوب نيست.

اين مرجع تقليد در ادامه به وحدت دولت با قوه قضائيه و مقننه اشاره كرد و افزود: امروز وحدتي كه بايد ميان دولت، قوه قضائيه و مقننه باشد، وجود ندارد؛ دولت بايد در اين عرصه به گونه‌اي عمل كند كه جايي براي انتقاد نگذارد.

نقش دولت در مقابله با استكبار قابل تمجيد است

وي در ادامه اظهار داشت: البته همانطور كه مقام معظم رهبري هم تبيين كردند، دولت در عرصه مقابله با صهيونست و ايستادن در برابر استكبار خوب عمل كرده كه شايسته قدرداني و تقدير است، ‌ولي بايد در عرصه‌هاي ديگر نيز اين پيشتازي وجود داشته باشد.

آيت الله نوري همداني همچنين به موضوع معيشتي مردم اشاره كرد و با تأكيد بر ضرورت كنترل قيمت اجناس ضروري مردم، تصريح كرد: بيش از نيمي از مردم جامعه در امور معيشتي خود دچار مشكل هستند؛ شما به چيزهايي چسبيده‌ايد كه دير خود را نشان مي‌دهد، امروز مردم در تهيه خوراك و پوشاك خود در سختي هستند و اين اجناس روز به روز گران‌ مي‌شود.

ناتواني در كنترل قيمت‌ها، ارتباطي به تحريم‌ها ندارد

وي كنترل و نظارت بر قيمت‌ها را ضروري دانست و گفت: هركس به هر قيمتي كه مي‌خواهد، جنسش را مي‌فروشد؛ چراكه در كنترل قيمت‌ها مديريت نداريم؛ چنين رفتارهايي در جامعه نشان دهنده ضعف مي‌باشد. اين عدم توانايي در كنترل و نظارت بر قيمت‌ها، ارتباطي به تحريم‌ها ندارد، بلكه مديريت ضعيف است.

اين مرجع تقليد همچنين به مسئله بيكاري اشاره كرد و گفت: بر اساس روايت مردم نيازمند امنيت در عرصه‌هاي مختلف، عدالت و فراواني نعمت هستند كه دولت و حكومت بايد در برآورده ساختن اين نيازهاي مردم بايد تلاش كند.

آيت الله نوري همداني اتحاد داخلي را راهي براي مقابله با تحريم‌ها دانست و گفت: اگر ما خودمان با هم متحد باشيم و بر امكانات خود تكيه كنيم، تحريم‌ها بر ما اثري ندارد.

مشاور CIA هم به نتانياهو طعنه زد  

امريكا نمي تواند سانتريفيوژهاي فردو را نابودكند اسراييل كه جاي خود دارد!

درصورت اقدام نظامي اسرائيل عليه سايت هسته اي فردو، تل آويو با مشكل بزرگتري روبرو خواهد شد. زيرا با بمباران اين مركز همه تجهيزات زير زميني آن نابود نخواهند شد و ايران ظرف دو ماه شايد بتواند دوباره تجهيزات خود را بازسازي كند و اقدامات هسته اي خود را از سر بگيرد... سرويس سياسي «فردا»: ديويد آلبرايت رييس موسسه علوم و امنيت بين المللي كه موسسه مشاوره اي سازمان سيا در حوزه هاي فني از جمله برنامه هسته اي ايران محسوب مي شود، نه تنها اسراييل بلكه توان نظامي امريكا براي از بين بردن تاسيسات فردو را هم زير سوال برد.

آلبرايت كه روز شنبه اول مهر 1391 (22 سپتامبر 2012) با پايگاه اينترنتي فارين افرز (ارگان شوراي اوبا خارجي امريكا) گفت وگو كرده، در مقام مقايسه توان نظامي امريكا و اسراييل گفته است: «تصور مي شود، آنچه آمريكا مي تواند آن را انجام دهد واسرائيل قادر به انجام دادن آن نيست، نابودي سايت فردو است. اما آمريكا هم نمي تواند با بمباران اين سايت تونل ها و سانتريفوژهاي زير زميني آن را از بين ببرد و صرفا مي تواند خساراتي بر ساختمان ها و روساخت اين مركز تجهيزات هسته اي ايران بر جا گذارد».

مطابق با گزارشي كه پايگاه مطالعاتي «ايران هسته اي» منتشر كرده است، وي سپس به توان نظامي اسراييل اشاره كرده و مي گويد: «درصورت اقدام نظامي اسرائيل عليه سايت هسته اي فردو، تل آويو با مشكل بزرگتري روبرو خواهد شد. زيرا با بمباران اين مركز همه تجهيزات زير زميني آن نابود نخواهند شد و ايران ظرف دو ماه شايد بتواند دوباره تجهيزات خود را بازسازي كند و اقدامات هسته اي خود را از سر بگيرد، اما در اين صورت، ايران اورانيوم غني شده اي كه مي توانست در آينده خيلي دور بدست آورد، شايد ظرف چند ماه بر اثر كار وفعاليت مداوم كارشناسان هسته اي خواهد بود».

آلبرايت اضافه مي كند: «اسرائيل اعلام كرده است قادر به نابودي سانتريفوژهايي كه در سايت فردو زير زمين كار گذاشته شده اند نخواهد بود.البته ناگفته نماند، اقدام نظامي تل آويو عليه سايت فرود چه بسا مي تواند آب و برق اين تجهيزات هسته اي ايران را قطع كند و سبب تعطيلي آن شود، اما نكته مهم اينجاست كه بمباران هوايي هرگز نمي تواند موجب نابودي سانتريفوژهاي پنهان در اين سايت شود كه از طريق تونل هاي زير زميني به يكديگر راه دارند».

وي در پايان درباره آخرين ارزيابي اطلاعاتي امريكا از برنامه هسته اي ايران مي گويد: «برغم اينكه، ايران توانايي هاي قابل توجهي در جنگ افزار هسته اي بدست آورده است رهبران اين كشور هنوز تصميم به ساخت سلاح هسته اي ندارند».