چهارشنبه ۱۹ فروردین ۹۴ | ۰۷:۲۷ ۱۳۸ بازديد
مروري بر روزهاي پاياني سه رئيسجمهور
در دهههاي اخير، روزها و ماههاي پاياني هر دولتي بنا بر ويژگيها و شرايط دروني و بيروني آن جهتگيري و فضاي خاصي داشته است. دولت آقايان هاشمي، خاتمي و احمدينژاد هر يكي دولت خود را با شرايطي خاص به پايان بردند. ابتدا شايد بهتر باشد آخرين پيام نوروزي آنان را با هم قياس كنيم.
در آخرين نوروز دولت سازندگي، اصلاحات و مهرورزي، هريك از اين سه نفر، ضمن تبريك نوروز اقدامات و دستاوردهاي مثبت دولت خود را برشمردند. اما در نهايت خاتمي و احمدينژاد بودند كه به چالش هاي پيش روي دولت اشاره كردند. خاتمي با اشاره تورم دو رقمي، بيكاري و مسائلي نظير چالشهاي هدفمندي يارانهها مشكلات پيش روي كشور را تشريح كرد و هشت سال بعد احمدي نژاد در آخرين پيام نوروزي خويش، همين مشكلات اقتصادي را برشمرده و بار ايجاد آن را به دوش تحريمها و فشارهاي دشمنان گذاشت. از سوي ديگر در اين سه پيام، مفهوم مشابه ديگري هم نهفته است و آن تاكيد بر شكلگيري انتخاباتي پرشور و سالم است؛ البته در ميان اين سه نفر، احمدينژاد تأكيد ويژهتري بر سلامت انتخابات و بدون تخلف برگزار شدن آن دارد. تاكيدي كه شايد نگاهها و افكار را به سمت خود بگرداند. پايان پيام خاتمي و احمدينژاد نيز مشابهت خاصي دارد و آن سلام دوباره هردو به ملت است. خاتمي در پيام خويش ميگويد: «اين هشتمين و آخرين نوروزي است كه به عنوان رييسجمهور با شما سخن ميگويم، گرچه وداعي در بين نيست، بلكه آغاز سلام است» و احمدي نژاد نيز پس از شعرخوانيهاي مفصل عنوان ميكند «مي آيد بهار" كه؛ زنده است يار، كه؛ "زنده باد بهار"».
اما وجه اشتراك ديگري كه سه رئيس جمهور با هم داشتهاند، تلاش فراوان براي به بهرهبرداري رساندن پروژههاي نيمه تمام دولت يا افتتاح مجموعههاي مختلف بود. هاشمي در آخرين سالهاي مسئوليت خوش در جايگاه رياست قوه مجريه، انرژي فراواني در جهت به بهرهبرداري رساندن پروژهها و به عبارت ديگر قيچي زدن روبانها انجام داد تا جايي كه زماني رئيس سازمان مديريت دولت بعدي از پروژه هاي افتتاح شده ماههاي پاياني دولت هاشمي سخن ميگفت. اما اين روند به دولت بعدي هم كشانده شد و خاتمي نيز با شدت خاص خودش، بر بهرهبرداري ماقبل آخر دولتاش تاكيد ميورزيد. پروژههايي كه شايد حتي از يادگارهاي دوره سازندگي بود كه براي اصلاحات به ارمغان آورده بودند و خاتمي نيز با وجود رويكرد سياسي دولت خويش اين پروژهها را دوستداشتني ميدانست. اما احمدينژاد علاوه بر اينكه همين خصلت را دارد و هر روز و هر شب در قالب سفرهاي استاني خود ـ كه بعد از تعطيلي نزديك به يك سالهاش ـ ناگهان شكوفا شد، به همين رويه ميپردازد. محمود احمدينژاد با تلاش فراوان خود را به استانهاي مختلف كشور ميرساند و روبان طرحهاي روي زمينمانده را قيچي ميزند و صد البته از نامزد محبوب اش رونمايي ميكند!
اما كاري كه احمدينژاد كرد و بقيه نكردند، متلكگويي و حاشيهپراكني بر عليه افراد و مسئولان مختلف نظام در ماههاي آخر دولت است. شايد رؤساي جمهور قبلي كمتر در برابر نظام قد علم كردند و با وجود تمام اختلافها و حاشيهها اينقدر آشكارا در برابر قواي مختلف جمهوري اسلامي حواشي ايجاد نكردند كه امروز شاهد آن هستيم. هاشمي از ناطق نوري و خاتمي از معين حمايت كردند و البته حواشي حمايتها عادي مينمود، اما حمايت آشكار احمدي نژاد از جريان انحرافي نشانگر رفتار انتحاري اوست كه ميخواهد استمرار قدرت را با هر روش ممكن رقم بزند.
قيچي روبان پروژهها و تاكتيك هاي انتخاباتي؛ اولويت اصلي روزهاي آخر سه دولت!
كاري كه احمدينژاد كرد و بقيه نكردند، متلكگويي و حاشيهپراكني بر عليه افراد و مسئولان مختلف نظام در ماههاي آخر دولت است. شايد رؤساي جمهور قبلي كمتر در برابر نظام قد علم كردند و با وجود تمام اختلافها و حاشيهها اينقدر آشكارا در برابر قواي مختلف جمهوري اسلامي حواشي ايجاد نكردند كه امروز شاهد آن هستيم. آخرين روزهاي دولت دهم در حال سپري شدن است و دولت دوم احمدينژاد آرام آرام به نقطه پاياني خويش نزديك ميشود. رفتارهاي چند ماهه اخير احمدي نژاد و مجموعهاش حاكي از آن است كه دولت امروز در شرايط خاصي قرار گرفته و رفتارهاي ويژهي خودش را كه چندان در شأن يك دولت نظام اسلامي نيست، بروز ميدهد؛ كه بعضاً با تذكر و عتاب ساير مسئولان و كارشناسان كشور نيز روبهرو شده است. اقتصاد رها شده در ماههاي پاياني، سياسيبازيها و رفتارهاي بودار تبليغاتي و پرخاشگريهاي عمومي رئيسجمهور دهم نشانگر اين رفتارهاست. رفتارهايي كه هرچه به انتخابات نزديك ميشويم گستردهتر و بيمحاباتر صورت ميگيرد. اما به نظر ميرسد رفتارهاي خاص، در پايان دولتهاي پيش نيز جسته و گريخته وجود داشته است.در دهههاي اخير، روزها و ماههاي پاياني هر دولتي بنا بر ويژگيها و شرايط دروني و بيروني آن جهتگيري و فضاي خاصي داشته است. دولت آقايان هاشمي، خاتمي و احمدينژاد هر يكي دولت خود را با شرايطي خاص به پايان بردند. ابتدا شايد بهتر باشد آخرين پيام نوروزي آنان را با هم قياس كنيم.
در آخرين نوروز دولت سازندگي، اصلاحات و مهرورزي، هريك از اين سه نفر، ضمن تبريك نوروز اقدامات و دستاوردهاي مثبت دولت خود را برشمردند. اما در نهايت خاتمي و احمدينژاد بودند كه به چالش هاي پيش روي دولت اشاره كردند. خاتمي با اشاره تورم دو رقمي، بيكاري و مسائلي نظير چالشهاي هدفمندي يارانهها مشكلات پيش روي كشور را تشريح كرد و هشت سال بعد احمدي نژاد در آخرين پيام نوروزي خويش، همين مشكلات اقتصادي را برشمرده و بار ايجاد آن را به دوش تحريمها و فشارهاي دشمنان گذاشت. از سوي ديگر در اين سه پيام، مفهوم مشابه ديگري هم نهفته است و آن تاكيد بر شكلگيري انتخاباتي پرشور و سالم است؛ البته در ميان اين سه نفر، احمدينژاد تأكيد ويژهتري بر سلامت انتخابات و بدون تخلف برگزار شدن آن دارد. تاكيدي كه شايد نگاهها و افكار را به سمت خود بگرداند. پايان پيام خاتمي و احمدينژاد نيز مشابهت خاصي دارد و آن سلام دوباره هردو به ملت است. خاتمي در پيام خويش ميگويد: «اين هشتمين و آخرين نوروزي است كه به عنوان رييسجمهور با شما سخن ميگويم، گرچه وداعي در بين نيست، بلكه آغاز سلام است» و احمدي نژاد نيز پس از شعرخوانيهاي مفصل عنوان ميكند «مي آيد بهار" كه؛ زنده است يار، كه؛ "زنده باد بهار"».
اما وجه اشتراك ديگري كه سه رئيس جمهور با هم داشتهاند، تلاش فراوان براي به بهرهبرداري رساندن پروژههاي نيمه تمام دولت يا افتتاح مجموعههاي مختلف بود. هاشمي در آخرين سالهاي مسئوليت خوش در جايگاه رياست قوه مجريه، انرژي فراواني در جهت به بهرهبرداري رساندن پروژهها و به عبارت ديگر قيچي زدن روبانها انجام داد تا جايي كه زماني رئيس سازمان مديريت دولت بعدي از پروژه هاي افتتاح شده ماههاي پاياني دولت هاشمي سخن ميگفت. اما اين روند به دولت بعدي هم كشانده شد و خاتمي نيز با شدت خاص خودش، بر بهرهبرداري ماقبل آخر دولتاش تاكيد ميورزيد. پروژههايي كه شايد حتي از يادگارهاي دوره سازندگي بود كه براي اصلاحات به ارمغان آورده بودند و خاتمي نيز با وجود رويكرد سياسي دولت خويش اين پروژهها را دوستداشتني ميدانست. اما احمدينژاد علاوه بر اينكه همين خصلت را دارد و هر روز و هر شب در قالب سفرهاي استاني خود ـ كه بعد از تعطيلي نزديك به يك سالهاش ـ ناگهان شكوفا شد، به همين رويه ميپردازد. محمود احمدينژاد با تلاش فراوان خود را به استانهاي مختلف كشور ميرساند و روبان طرحهاي روي زمينمانده را قيچي ميزند و صد البته از نامزد محبوب اش رونمايي ميكند!
اما كاري كه احمدينژاد كرد و بقيه نكردند، متلكگويي و حاشيهپراكني بر عليه افراد و مسئولان مختلف نظام در ماههاي آخر دولت است. شايد رؤساي جمهور قبلي كمتر در برابر نظام قد علم كردند و با وجود تمام اختلافها و حاشيهها اينقدر آشكارا در برابر قواي مختلف جمهوري اسلامي حواشي ايجاد نكردند كه امروز شاهد آن هستيم. هاشمي از ناطق نوري و خاتمي از معين حمايت كردند و البته حواشي حمايتها عادي مينمود، اما حمايت آشكار احمدي نژاد از جريان انحرافي نشانگر رفتار انتحاري اوست كه ميخواهد استمرار قدرت را با هر روش ممكن رقم بزند.