چهارشنبه ۱۹ فروردین ۹۴ | ۰۷:۲۸ ۶ بازديد
بخش اول/ خواهر اسيران گروهك تروريستي منافقين:
وي ادامه داد: هردوي آنها هيچگونه سابقه سياسي و آشنايي با اين گروهك تروريستي را نداشته و هردوي آنها داراي روحيه بسيار حساس، نوازنده و هنرمند بودند.
ايرانپور تصريح كرد: برادر كوچكترم در جشنواره موسيقي استان فارس مقام سوم را كسب كرد، وي نوازنده تنبور و سهتار بود، وضعيت اقتصادي خانواده ما مطلوب نبوده و برادرهاي من مانند خيلي از جوانها كه فكر كردند اگر به جوامع غربي سفر كنند به بسياري از آرزوهاي خود خواهند رسيد.
خواهر اسيران گروهك تروريستي منافقين اظهار داشت: تا اينكه در سال 81 كه هنوز آمريكا به عراق حمله نكرده بود، برادرانم بدون اطلاع خانواده به تركيه سفر كردند و از آنجا با ما تماس گرفته و از اين رو ما متوجه خروج آنها از ايران شديم و بعد از آن، تماس آنها با ما قطع شده و حدود يكسال از سرنوشت آنها مطلع نبوديم و نميدانستيم كه چه بلايي بر سر آنها آمده، تا اينكه مدتي بعد از اداره اطلاعات كشورمان با من تماس گرفتند.
ايرانپور ادامه داد: از من پرسيدند كه از برادرانتان اطلاعي داريد؟ من در جواب گفتم كه برادرهاي من براي سفر به كانادا، ايران را ترك كردهاند و ما تا تركيه از آنها خبر داشتيم، ولي در حال حاضر حدود يكسال است كه از آنها بيخبريم.
وي افزود: آنها در جواب به ما گفتند كه برادرهاي شما در پادگان اشرف به سر برده و من با تعجب پرسيدم: اشرف كجاست؟ آنها در جواب پاسخ دادند؛ اشرف عراق.
خواهر اسيران گروهك تروريستي منافقين تصريح كرد: در اين لحظه من حالم به شدت بد شد و شوهرم كه در كنارم بود، گفت: مگر اين گروهك وجود دارد؟ مگر اين گروهك تروريستي نابود نشده است؟
ايرانپور افزود: اوايل پائيز سال 82 از طرف انجمن نجات شيراز با ما تماس گرفتند و به ما اين پيغام را دادند كه ميتوانيد اعضاي خانواده دربند خود را ببينيد اما ما در مورد اين موضوع با هيچكس صحبت نكرديم و بارها درخواست آنها را مبني بر ملاقات با بچهها رد كرده، تا اينكه همسرم با دوستان خود در اين زمينه صحبت كرده و آنها به ما گفتند كه بچههايي كه اخيرا از پادگان اشرف بازگشتهاند تاكيد كردهاند كه بچههاي شما را در آن پادگان ديدهايم.
وي بيان كرد: همسرم ما را متقاعد كرد و من به همراه مادرم در قالب يك كاروان زيارتي در پائيز سال 82 به سمت پادگان اشرف حركت كرديم.
خواهر اسيران گروهك تروريستي منافقين اظهارداشت: يك اتوبوس از استان فارس راهي اين سفر شد كه ما در آنجا با خانوادههاي ديگري كه بچههاي آنها هم فريب اين گروهك تروريستي را خورده بودند، آشنا شديم كه يكسري از آنها را در دوبي، تركيه، فرانسه و آلمان ربوده و به پادگان اشرف انتقال داده شده بودند.
ايرانپور افزود: ما را از مهران به عراق رفتيم و سپس راهي بغداد شديم، در آنجا در يك هتل مستقر شده و به ما اعلام كردند كه سركردگان گروهك تروريستي پيغام دادهاند اگر همه خانوادهها به پادگان اشرف بروند، بچهها را نشان نخواهند داد و بايد هر خانواده به طور جداگانه با ماشين شخصي به اين پادگان مخوف برود.
وي تصريح كرد: من و مادرم چون دو زن تنها بوديم و به علت ترسي كه از اين فضا داشتيم، همراه يك خانواده ديگر يك ماشين شخصي كرايه كرده و به سمت پادگان اشرف رفتيم.
ايرانپور ادامه داد: در آنجا خانوادههاي زيادي حضور داشتند، ما براي تفتيشهاي بدني و سوال و جوابهاي فراوان از سوي منافقين معطل شديم و تا زماني كه بچهها را نديده بوديم، هنوز باورمان نشده بود كه آنها در پادگان اشرف هستند.
خواهر اسيران گروهك تروريستي منافقين گفت: بچهها را با يك لباس نظامي همانند سربازها آوردند و حدود 10_15 نفر همراه آنها بوده و يك ثانيه هم اجازه صحبت خصوصي با فرزندانمان را به ما ندادند و به خاطر شوك عظيمي كه اين جريان به خانواده وارد كرده بود، قبول آن و اينكه برادران چرا به پادگان اشرف رفتند، براي ما سخت بود.
وي اظهارداشت: بعدها ما از طريق بچههايي كه از پادگان اشرف فرار كرده بودند، پيگير اين ماجرا بوديم و به طور حضوري و يا تلفني حتي در مسيرهاي دور و شهرستانها براي خبرگرفتن از برادرانم سفر كرديم.
ايرانپور افزود: در بين افرادي كه از پادگان اشرف فرار كردهاند، شخصي به نام محمود دشتستاني حدود 30 سال در پادگان اشرف بوده كه الان 4 سال است كه از پادگان اشرف فرار كرده است.
وي ادامه داد: دشتستاني به ما گفت؛ در گروهك تروريستي منافقين افرادي با عنوان صياد وجود داشته كه وظيفه آنها اين بوده كه از كشورهاي همسايه مانند تركيه، امارات و يا در اروپا و حتي در خود ايران افراد را شناسايي كرده و با فريب و يا به اصطلاح صيد آنها را به اين تشكيلات تروريستي آورده و هيچكدام از آنها از ورود خود به پادگان اشرف اطلاع نداشتند.
خواهر اسيران گروهك تروريستي منافقين گفت: فرد ديگري به نام عليرضا قاسمي كه از اين گروهك تروريستي جدا شده بود، برادرهاي من را در اين پادگان شناسايي و گفت؛ برادر بزرگت به ما گفته كه آنها در تركيه بودند كه از طرف منافقين به صورت ناشناس به آنها اعلام شده كه ما شما را به صورت رايگان به آلمان برده و در آنجا به شما اقامت دائم ميدهيم كه بتوانيد در آنجا ادامه تحصيل دهيد.
ايرانپور اظهارداشت: منافقين به آنها گفته بودند، ميتوانيد روزي 8 ساعت كار كرده، درس بخوانيد و استراحت كنيد ولي شرط آن اين است كه بين 6 تا 8 هفته در پادگاني در عراق دورهاي به صورت كماندويي گذرانده اما مشخص شد كه اين پادگان مخوف فقط ورودي داشته و فاقد هرگونه خروجي بوده است.
وي افزود: من با خيلي از بچههاي بازگشتي از عراق به طور حضوري صحبت كردم كه آنها اظهار داشتند؛ برادرهايتان وارد شدند و به هيچعنوان از اين پادگان خارج نشدند.
ايرانپور تصريح كرد: به هرحال، برادرهاي من را به اين شكل فريب داده و ربودند و از سال 81 آنها را به پادگان اشرف بردند، براي اولين بار در سال 82 توانستيم دو ساعت بچهها را ملاقات كنيم و ديگر زماني كه براي ما مسجل شده كه آنها كجا هستند، فعاليتهاي خود را در زمينه آزادي آنها شروع كرديم و هركجا همايش، سخنراني و تجمعي برگزار ميشد، ما شركت كرده و از طريق نامهنگاريهاي مختلف به فعاليت خود ادامه داديم.
خواهر اسيران گروهك تروريستي منافقين اظهارداشت: در مقابل پادگان اشرف كه بوديم اعضاي منافقين دائما با خانوادهها با پرخاش برخورد كرده و اظهار داشته كه چرا به اينجا آمدهايد؟
ادامه دارد...
منافقيني با عنوان "صياد" صيد خود را از ميان افراد مختلف شكار ميكردند/پادگان مخوف اشرف ايستگاه پاياني اسيران
خواهر اسيران گروهك تروريستي منافقين گفت: يكي از جداشدگان گروهك تروريستي منافقين ميگفت؛ در گروهك افرادي با عنوان صياد وجود داشته كه وظيفه آنها اين بود كه از كشورهاي همسايه مانند تركيه، امارات و يا در اروپا و حتي در خود ايران افراد را شناسايي كرده و با فريب آنها را شكار كرده و به اين تشكيلات تروريستي آورده و هيچكدام از آنها از ورود خود به پادگان اشرف اطلاع نداشتند. " ماهمنير ايرانپور " در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه چگونه برادران وي اسير گروهك منافقين شدند، گفت: دوتن از برادرانم در پادگان اشرف بودند كه اسم برادر بزرگم محمدرضا ايرانپور متولد 59 و برادر كوچكترم احمدرضا ايرانپور متولد 64 است.وي ادامه داد: هردوي آنها هيچگونه سابقه سياسي و آشنايي با اين گروهك تروريستي را نداشته و هردوي آنها داراي روحيه بسيار حساس، نوازنده و هنرمند بودند.
ايرانپور تصريح كرد: برادر كوچكترم در جشنواره موسيقي استان فارس مقام سوم را كسب كرد، وي نوازنده تنبور و سهتار بود، وضعيت اقتصادي خانواده ما مطلوب نبوده و برادرهاي من مانند خيلي از جوانها كه فكر كردند اگر به جوامع غربي سفر كنند به بسياري از آرزوهاي خود خواهند رسيد.
خواهر اسيران گروهك تروريستي منافقين اظهار داشت: تا اينكه در سال 81 كه هنوز آمريكا به عراق حمله نكرده بود، برادرانم بدون اطلاع خانواده به تركيه سفر كردند و از آنجا با ما تماس گرفته و از اين رو ما متوجه خروج آنها از ايران شديم و بعد از آن، تماس آنها با ما قطع شده و حدود يكسال از سرنوشت آنها مطلع نبوديم و نميدانستيم كه چه بلايي بر سر آنها آمده، تا اينكه مدتي بعد از اداره اطلاعات كشورمان با من تماس گرفتند.
ايرانپور ادامه داد: از من پرسيدند كه از برادرانتان اطلاعي داريد؟ من در جواب گفتم كه برادرهاي من براي سفر به كانادا، ايران را ترك كردهاند و ما تا تركيه از آنها خبر داشتيم، ولي در حال حاضر حدود يكسال است كه از آنها بيخبريم.
وي افزود: آنها در جواب به ما گفتند كه برادرهاي شما در پادگان اشرف به سر برده و من با تعجب پرسيدم: اشرف كجاست؟ آنها در جواب پاسخ دادند؛ اشرف عراق.
خواهر اسيران گروهك تروريستي منافقين تصريح كرد: در اين لحظه من حالم به شدت بد شد و شوهرم كه در كنارم بود، گفت: مگر اين گروهك وجود دارد؟ مگر اين گروهك تروريستي نابود نشده است؟
ايرانپور افزود: اوايل پائيز سال 82 از طرف انجمن نجات شيراز با ما تماس گرفتند و به ما اين پيغام را دادند كه ميتوانيد اعضاي خانواده دربند خود را ببينيد اما ما در مورد اين موضوع با هيچكس صحبت نكرديم و بارها درخواست آنها را مبني بر ملاقات با بچهها رد كرده، تا اينكه همسرم با دوستان خود در اين زمينه صحبت كرده و آنها به ما گفتند كه بچههايي كه اخيرا از پادگان اشرف بازگشتهاند تاكيد كردهاند كه بچههاي شما را در آن پادگان ديدهايم.
وي بيان كرد: همسرم ما را متقاعد كرد و من به همراه مادرم در قالب يك كاروان زيارتي در پائيز سال 82 به سمت پادگان اشرف حركت كرديم.
خواهر اسيران گروهك تروريستي منافقين اظهارداشت: يك اتوبوس از استان فارس راهي اين سفر شد كه ما در آنجا با خانوادههاي ديگري كه بچههاي آنها هم فريب اين گروهك تروريستي را خورده بودند، آشنا شديم كه يكسري از آنها را در دوبي، تركيه، فرانسه و آلمان ربوده و به پادگان اشرف انتقال داده شده بودند.
ايرانپور افزود: ما را از مهران به عراق رفتيم و سپس راهي بغداد شديم، در آنجا در يك هتل مستقر شده و به ما اعلام كردند كه سركردگان گروهك تروريستي پيغام دادهاند اگر همه خانوادهها به پادگان اشرف بروند، بچهها را نشان نخواهند داد و بايد هر خانواده به طور جداگانه با ماشين شخصي به اين پادگان مخوف برود.
وي تصريح كرد: من و مادرم چون دو زن تنها بوديم و به علت ترسي كه از اين فضا داشتيم، همراه يك خانواده ديگر يك ماشين شخصي كرايه كرده و به سمت پادگان اشرف رفتيم.
ايرانپور ادامه داد: در آنجا خانوادههاي زيادي حضور داشتند، ما براي تفتيشهاي بدني و سوال و جوابهاي فراوان از سوي منافقين معطل شديم و تا زماني كه بچهها را نديده بوديم، هنوز باورمان نشده بود كه آنها در پادگان اشرف هستند.
خواهر اسيران گروهك تروريستي منافقين گفت: بچهها را با يك لباس نظامي همانند سربازها آوردند و حدود 10_15 نفر همراه آنها بوده و يك ثانيه هم اجازه صحبت خصوصي با فرزندانمان را به ما ندادند و به خاطر شوك عظيمي كه اين جريان به خانواده وارد كرده بود، قبول آن و اينكه برادران چرا به پادگان اشرف رفتند، براي ما سخت بود.
وي اظهارداشت: بعدها ما از طريق بچههايي كه از پادگان اشرف فرار كرده بودند، پيگير اين ماجرا بوديم و به طور حضوري و يا تلفني حتي در مسيرهاي دور و شهرستانها براي خبرگرفتن از برادرانم سفر كرديم.
ايرانپور افزود: در بين افرادي كه از پادگان اشرف فرار كردهاند، شخصي به نام محمود دشتستاني حدود 30 سال در پادگان اشرف بوده كه الان 4 سال است كه از پادگان اشرف فرار كرده است.
وي ادامه داد: دشتستاني به ما گفت؛ در گروهك تروريستي منافقين افرادي با عنوان صياد وجود داشته كه وظيفه آنها اين بوده كه از كشورهاي همسايه مانند تركيه، امارات و يا در اروپا و حتي در خود ايران افراد را شناسايي كرده و با فريب و يا به اصطلاح صيد آنها را به اين تشكيلات تروريستي آورده و هيچكدام از آنها از ورود خود به پادگان اشرف اطلاع نداشتند.
خواهر اسيران گروهك تروريستي منافقين گفت: فرد ديگري به نام عليرضا قاسمي كه از اين گروهك تروريستي جدا شده بود، برادرهاي من را در اين پادگان شناسايي و گفت؛ برادر بزرگت به ما گفته كه آنها در تركيه بودند كه از طرف منافقين به صورت ناشناس به آنها اعلام شده كه ما شما را به صورت رايگان به آلمان برده و در آنجا به شما اقامت دائم ميدهيم كه بتوانيد در آنجا ادامه تحصيل دهيد.
ايرانپور اظهارداشت: منافقين به آنها گفته بودند، ميتوانيد روزي 8 ساعت كار كرده، درس بخوانيد و استراحت كنيد ولي شرط آن اين است كه بين 6 تا 8 هفته در پادگاني در عراق دورهاي به صورت كماندويي گذرانده اما مشخص شد كه اين پادگان مخوف فقط ورودي داشته و فاقد هرگونه خروجي بوده است.
وي افزود: من با خيلي از بچههاي بازگشتي از عراق به طور حضوري صحبت كردم كه آنها اظهار داشتند؛ برادرهايتان وارد شدند و به هيچعنوان از اين پادگان خارج نشدند.
ايرانپور تصريح كرد: به هرحال، برادرهاي من را به اين شكل فريب داده و ربودند و از سال 81 آنها را به پادگان اشرف بردند، براي اولين بار در سال 82 توانستيم دو ساعت بچهها را ملاقات كنيم و ديگر زماني كه براي ما مسجل شده كه آنها كجا هستند، فعاليتهاي خود را در زمينه آزادي آنها شروع كرديم و هركجا همايش، سخنراني و تجمعي برگزار ميشد، ما شركت كرده و از طريق نامهنگاريهاي مختلف به فعاليت خود ادامه داديم.
خواهر اسيران گروهك تروريستي منافقين اظهارداشت: در مقابل پادگان اشرف كه بوديم اعضاي منافقين دائما با خانوادهها با پرخاش برخورد كرده و اظهار داشته كه چرا به اينجا آمدهايد؟
ادامه دارد...