آغاز دوباره زمزمه هايي براي مصالحه

۱۶۲ بازديد
آغاز دوباره زمزمه هايي براي مصالحه  

چرا رهبر انقلاب طرح مذاكره با آمريكا را نشانه بي‌غيرتي دانستند؟

كسانى كه دم از مذاكره‌ى با امريكا مى‌زنند، يا از الفباى سياست چيزى نمى‌دانند، يا الفباى غيرت را بلد نيستند؛ يكى از اين دو تاست. در حالى كه دشمن اين‌طور اخم مى‌كند، اين‌طور متكبّرانه حرف مى‌زند، اين‌طور به ملت ايران اهانت مى‌كند، تصريح هم مى‌نمايد كه مى‌خواهد عليه اين نظام و اين كشور و منافع آن اقدام كند، عدّه‌اى در اين‌جا ذليلانه و زبونانه مى‌گويند: چه كار كنيم؛ برويم، نرويم، نزديك شويم، با آنها صحبت كنيم، در خواست كنيم، خواهش كنيم؟! اين اهانت به غيرت و عزّت مردم ايران است؛ اين نشانه‌ى بى‌غيرتى است.... "ايران، آمريكا را به رسميت مي‌شناسد و معتقد است مي‌توانيم با يكديگر رابطه داشته باشيم"، "در شرايط عادلانه و براساس احترام متقابل، براي حل مسايل آماده گفت و گو هستيم" ، "دولتي كه براي آزادي و حق انتخاب انقلاب كرد، چرا بايد دولت هاي متوالي آمريكا را در برابر خود ببيند؟ اينها تنها قسمتي از اظهار نظرات محمود احمدي نژاد در جريان سفر به نيويورك و چراغ سبز او نسبت به مذاكره با آمريكا است.
 
احمدي نژاد در همان سال نخست حضور در پاستور دست به قلم شد و نامه اي 17 صفحه اي به جورج بوش رئيس جمهوري آمريكا ارسال كرد. او اما پس از پيروزي باراك حسين اوباما در انتخابات رياست جمهوري آمريكا، در آبان ماه 1388 نيز پيام تبريكي را خطاب به وي ارسال كرد تا نخستين پيام تبريك يك رئيس جمهور ايراني به همتاي آمريكايي اش رقم بخورد. گرچه اين پيام نيز به مانند نامه قبلي اش به جرج بوش رئيس جمهور وقت آمريكا، بي پاسخ ماند اما در عين حال رحيم مشايي خبر داد كه در اسفند ماه همان سال احمدي نژاد دومين نامه خود را به همتاي آمريكايي خود فرستاد. 
 
اينبار نيز محمود احمدي نژاد همانند 7 سال گذشته شفافيت و صراحت بيشتري درباره رابطه با آمريكا از خود نشان داد، شفافيتي كه از نمايندگان مجلس گرفته تا مشاور ويژه مقام معظم رهبري نسبت به آن موضع گيري كرده هرگونه رابطه اي را ايالات متحده را خلاف مصالح كشور قلمداد كردند.
 
هرچند كه اكثر سياسيون از سخنان اخير رييس جمهور درباره رابطه با آمريكا انتقاد كرده و به او تذكر داده‌اند، اما احمدي‌نژاد در همه گفت‌وگوها و ديدارهايش به روشني از امكان و شروط برقراري روابط با آمريكا سخن گفته و حتي موضوع هسته‌اي كشور را مساله‌اي دانسته كه اگر بين ايران و آمريكا در آن تفاهم حاصل شود، مشكل كاملا حل شدني است. اما در مقابل باراك اوباما كه در آستانه انتخابات رياست‌جمهوري آمريكا به سر مي‌برد، در سخنراني خود در مجمع عمومي سازمان ملل، در موضعي محافظه كارانه، تنها بار ديگر مواضع گذشته خود در قبال برنامه هسته‌اي ايران را طرح و تاكيد كرد كه اين موضوع بايد از راه ديپلماتيك حل شود و آمريكا اجازه نمي‌دهد كه ايران به تسليحات هسته‌اي دست يابد.
 
دنياي اقتصاد در اينباره نوشته بود: همه اين مثبت انديشي‌هاي رييس‌جمهور درباره رابطه با ايالات متحده در شرايطي صورت گرفته كه اين آخرين سفر محمود احمدي‌نژاد به ايالات متحده در قامت رييس‌جمهور ايران است و به نظر مي‌رسد او در تلاش است تا اولين رييس‌جمهوري باشد كه توانسته ديوار بين ايران پس از پيروزي انقلاب و ايالات متحده را فرو بريزد. ديواري كه سنگ بناي آن با تسخير سفارت آمريكا در سال 58 گذاشته شد اما با دشمني‌هاي آمريكا در صحنه‌هاي مختلف بين‌المللي اين ديوار مرتفع‌تر و محكم‌تر شد.اگرچه محمود احمدي نژاد از زمان حضورش در پاستور توانست تابوي «مذاكره با ايالات متحده» را بشكند و صرف نظر از اولين ملاقات‌هاي نمايندگان طرفين بر سر افغانستان و عراق،او همواره از آمادگي‌ا‌ش براي مذاكره و گفت‌وگو با روساي جمهور سابق و فعلي آمريكا سخن گفته است. گويا احمدي‌نژاد اين بار ترجيح داده است تا در شرايطي كه تحريم‌هاي يك جانبه ايالات متحده عليه ايران هر روز به بهانه‌هاي مختلف گسترش مي‌يابد، در نيويورك سخن از بهبود روابط بكند و همه چيز را از تهديدات اسرائيل گرفته تا مهم‌ترين موضوع كشور يعني پرونده هسته‌اي به آمريكا ربط دهد و بگويد كه اگر تعامل بود، شرايط به گونه ديگري رقم مي‌خورد.
 
سردار ذوالقدر معاون راهبردي قوه قضائيه از نخستين چهره هايي بود كه نسبت به اينگونه سخنان رئيس جمهور واكنش نشان داد و موضع گيري هاي رهبري و امام (ره) را در اين خصوص يادآوري كرد. او گفت: موضوع مذاكره و رابطه با امريكا را نه يك موضوع و سياست اجرائي كه رئيس جمهور بتواند در آن مداخله كند، كه يك سياست كلان و راهبردي است كه منحصراً رهبري بايد در باب آن تصميم گيري نمايند و امام راحل (ره ) و مقام معظم رهبري بارها و با صراحت در خصوص آن سخن گفته اند و سياست نظام در اين خصوص آشكارا اعلام شده است. امام (ره) آمريكا را شيطان بزرگ قلمداد نمودند، و هيچ كس به شيطان نزديك نمي شود و با او مذاكره نمي‌كند، مقام معظم رهبري نيز بكرات و در مناسبت هاي مختلف رابطه با امريكا را با منطق قوي و غير قابل خدشه مردود دانسته اند و آنرا متضمن هيچ سودي براي ملت ايران ندانسته اند و بارها فرموده اند اگر در مذاكره و رابطه با امريكا مصلحتي و منفعتي وجود داشته باشد خود بدان مبادرت خواهند كرد.
 
ذوالقدر با اشاره به اظهارات وقيحانه رئيس جمهور امريكا در سازمان ملل عليه مسلمانان و جمهوري اسلامي ايران، اين اظهارات را ادامه همان مواضع استكباري آمريكا دانست و گفت: انتظار بود هئيت نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در قبال آن واكنش نشان مي دادند و جلسه را ترك مي نمودند. در قبال چنين اظهاراتي هر سخني كه بوي نرمش و سازش از آن استشمام شود به ضعف و عقب نشيني تعبير مي شود كه اين معني در قاموس ملت سلحشور ايران جائي ندارد.
 
 
از سويي ديگر علي اكبر ولايتي مشاور مقام معظم رهبري در امور بين الملل نيز تاكيد كرده بود كه سياست كلي ايران در خصوص ارتباط با آمريكا مانند گذشته است و هيچ تصميمي در تغيير اين سياست گرفته نشده و ايران به سياست‌هاي استوار گذشته كه پايه گذار آن امام(ره) بود و رهبر معظم انقلاب نيز آن را تاييد كرده پايبند است. 
  
تاكيد سياسيون بر تبعيت از سياست هاي كلي نظام و پايبندي به توصيه هاي رهبر انقلاب و وصاياي بنيانگذار انقلاب، جاي آن را باز كرد تا مروري بر سخنان اين بزرگواران داشته و اشاره اي به فاصله فكري عده اي با خط فكر ولايت كنيم. 
 
 
مطلب زير گزيده اي از فرمايشات مقام معظم رهبري و حضرت امام خميني (ره) در خصوص مذاكره و رابطه با آمريكا و همچنين خصوصيات افرادي است كه چنين پيشنهادهايي را مطرح مي كنند.
 
معناي مذاكره يعني چشم بستن بر همه ظلم هاي آمريكا
 
" خيلى‌ها بودند از همان اوائل انقلاب، ميگفتند آقا حالا كه انقلاب پيروز شد، ديگر بس است؛ برويم با آمريكائى‌ها مسائل را تمام كنيم! اين معنايش اين بود كه شعار ظلم‌ستيزى انقلاب تخطئه شود. اين را تشويق ميكردند. در طول زمان، بودند كسانى كه دنبال اين بودند؛ يعنى برويم با آمريكا همراه شويم؛ آن كسى كه دشمن اصلى ماست، برويم زير بال او؛ به دامن او پناه ببريم. معناى اين حرف، فروختن قضيه‌ى فلسطين است. معناى اين حرف، اغماض كردن از جنايات آمريكا در عراق و افغانستان و امثال اينهاست. معناى اين حرف، چشم بستن بر روى اين همه ظلمى است كه آمريكا در جهان بر ملتها دارد انجام ميدهد. معناى اين حرف، يعنى به اين مسائل اعتراض نكنيم. خب، عادى كردن روابط معنايش اين است كه ديگر ملت ايران و مسئولين ايران نتوانند صريح اعتراض كنند و حرفشان را بزنند؛ و يك مرحله آن طرف‌تر، تدريجاً مجبور بشوند حرف آنها را قبول كنند. خب، اين ثبات و استقامت، پر زحمت بود؛ اما بابركت بود، رحمت الهى را هم جلب كرد، توجه ملتها را هم جلب كرد."
 
خطبه‌هاي نماز جمعه تهران 1389/11/15
 
اولين كسي كه بگويد رابطه ايجاد كنيد، من هستم
 
" يكى از سياستهاى اساسى‌مان قطع رابطه‌ى با آمريكاست. هرگز هم نگفتيم ما تا ابد قطع رابطه خواهيم بود؛ نه، هيچ دليلى ندارد كه تا ابد قطع رابطه با هر كشورى، با هر دولتى داشته باشيم. مسئله اين است كه شرائط اين دولت به گونه‌اى است كه رابطه‌ى با او براى ما ضرر دارد. انسان رابطه را با هر كشورى به دنبال تعريف يك منفعتى ايجاد ميكند؛ آنجائى كه براى ما منفعت ندارد، دنبال رابطه نميرويم؛ حالا اگر ضرر داشت، به طريق اولى دنبال رابطه نميرويم.
 
مينشينند آقايان وراجى كردن و حرف زدن و استدلال كردن، كه نبود رابطه‌ى با آمريكا براى ما مضر است. نه آقا! نبود رابطه‌ى با آمريكا براى ما مفيد است. آن روزى كه رابطه‌ى با آمريكا مفيد باشد، اول كسى كه بگويد رابطه را ايجاد بكنند، خود بنده هستم.
 
بيانات در ديدار دانشجويان دانشگاه‌هاى استان يزد 1386/10/13
 
اين نشانه‌ى بى‌غيرتى است
 
" كسانى كه دم از مذاكره‌ى با امريكا مى‌زنند، يا از الفباى سياست چيزى نمى‌دانند، يا الفباى غيرت را بلد نيستند؛ يكى از اين دو تاست. در حالى كه دشمن اين‌طور اخم مى‌كند، اين‌طور متكبّرانه حرف مى‌زند، اين‌طور به ملت ايران اهانت مى‌كند، تصريح هم مى‌نمايد كه مى‌خواهد عليه اين نظام و اين كشور و منافع آن اقدام كند، عدّه‌اى در اين‌جا ذليلانه و زبونانه مى‌گويند: چه كار كنيم؛ برويم، نرويم، نزديك شويم، با آنها صحبت كنيم، در خواست كنيم، خواهش كنيم؟! اين اهانت به غيرت و عزّت مردم ايران است؛ اين نشانه‌ى بى‌غيرتى است؛ اين سياستمدارى نيست. سعى مى‌كنند رنگ و لعابى از فهم سياسى به كار خود بدهند؛ نه، اين درست ضدِّ فهم سياسى است. مسأله‌ى امريكا اين است كه هويّت اسلامى و ملى ما را قبول ندارد و اين را به زبان مى‌آورد. چرا عدّه‌اى از مدّعيان سياست و فهم، نمى‌فهمند؟! واقعاً جاى تأسّف است. حكومتى كه اين‌طور صريحاً مى‌گويد مى‌خواهم عليه نظام اسلامى و خواستِ ملت ايران عمل كنم و براى براندازى اين نظام بودجه مى‌گذارد، ارتباط و مذاكره با آن، هم خيانت و هم حماقت است!"
 
بيانات در ديدار جمعي‌ از فرماندهان‌ و رزمندگان‌ عمليات‌ آزادسازي‌ خرمشهر1381/03/01
 
حتي مذاكره بر خلاف مصالح و منافع ملت است
 
" نه فقط رابطه با امريكا، بلكه مذاكره با دولت امريكا امروز برخلاف مصالح ملى و منافع ملت است. اين يك نظرِ متعصّبانه نيست؛ اين يك انديشه و فكر است؛ مذاكره با امريكا - چه در قضاياى كنونى و چه در مسائل ديگر - به معناى باز كردن باب توقّعات و طلبكاريهاى امريكاست. كسانى كه دم از مذاكره مى‌زنند - كه البته سوء نيّت ندارند، دچار غفلتند - توجّه ندارند كه مذاكره با امريكا در هر يك از قضايايى كه اين دولت در آن براى خودش ايده و منفعتى تعريف كرده است- مثل همين قضيه‌ى افغانستان - هيچ فايده‌اى ندارد. چرا؟ چون او مستكبر است و تسليم نمى‌شود. مذاكره‌ى امريكا با يك دولت، به معناى اين نيست كه مى‌خواهد نظرات آن دولت را قبول كند؛ حتّى نظرات مجامع جهانى را قبول نمى‌كند! چند روز پيش در خبرها خواندم كه رئيس جمهور پاكستان از امريكاييها درخواست مى‌كند كه براى حمله به افغانستان، از فلان فرودگاه استفاده نكنند؛ از بقيه‌ى فرودگاهها استفاده كنند؛ اما امريكاييها خواسته‌ى او را رد مى‌كنند! يعنى به نظرِ مشورتىِ رئيس آن كشور در مورد يك فرودگاه اعتناء نمى‌كنن!"
 
بيانات در اجتماع بزرگ مردم اصفهان‌1380/08/08
 
تنها كار آمريكا به صلاح ملت مظلوم‏

ملت شريف ايران ! اگر كارتر در عمر خود، يك كار كرده باشد (كه) بتوان گفت به خير و صلاح مظلوم است، همين قطع رابطه است. رابطه بين يك ملت به پاخاسته براى رهايى از چنگال چپاولگران بين ‏المللى با يك چپاولگر عالمخوار، هميشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما اين قطع رابطه را به فال نيك مى ‏گيريم، چون كه اين قطع رابطه دليلى بر قطع اميد آمريكا از ايران است. ملت رزمنده ايران، اين طليعه پيروزى نهايى را كه ابرقدرت سفاكى را وادار به قطع رابطه يعنى خاتمه‏ دادن به چپاولگرى ‏ها كرده است، اگر جشن بگيرد، حق دارد.

صحيفه امام، ج 12، ص 233
 
رابطه با آمريكا را مى ‏خواهيم چه بكنيم؟

ما روابط با آمريكا را مى ‏خواهيم چه بكنيم؟ روابط ما با آمريكا روابط يك مظلوم با يك ظالم است، روابط يك غارت‏ شده با يك غارتگر است. ما مى‏ خواهيم چه كنيم؟ آنها ميل دارند كه با ما روابط (داشته باشند)، آنها احتياج دارند كه با ما روابط داشته باشند، ما چه احتياجى به آمريكا داريم ؟ آمريكا آن طرف دنيا است. آنها مى ‏خواهند كه اينجا بازار داشته باشند. آنها باز طمع دارند كه نفت ما را بخورند.
ما هيچ توقع نداريم كه دولت آمريكا يا ساير دوَل ابرقدرت، آنهايى كه مى ‏خواهند منافع ما را ببرند، حالا كه ما دست آنها را كوتاه كرده ‏ايم، بيايند تشكر هم بكنند ! البته نبايد هم بكنند؛ خيلى هم اظهار تأسف بايد بكنند
تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد