وقتي تنها يك كشور پيام مناسب به پنتاگون را مخابره ميكند / جولان 12 نوع هواپيماي بدون سرنشين در خاورميانه + تصاوير
پس از سال 2000 و افزايش حضور نظامي آمريكا در افغانستان و عراق شاهد پرواز روزافزون هواپيماهاي بدون سرنشين در پهنه هوايي خاورميانه بوديم تا جايي كه در مدت كوتاهي تسلط افغانستان، پاكستان، عراق، يمن، سوريه و لبنان بر حريم هواييشان كاملا از بين رفت و با احتساب در اختيار قرار گرفتن فضاي عربستان، تركيه و اردن در همكاري نظامي مشترك با آمريكا تنها كشوري كه توانسته آسمان امن و مستقلي داشته باشد، ايران است.سرويس سياسي «فردا» - عليرضا كيانفر: زماني كه هواپيماي بدون سرنشين RQ-170توسط سامانه پدافند هوايي كشور شكار شد آمريكايي با اطلاع از توانمندي ايران در شناسايي اهداف هوايي و سامانههاي آفندي و پدافندي تلاش ميكردند تا آخرين نسل فنآوري هواپيماهاي بدون سرنشين را در آسمان ايران آزمايش كنند. بعد از تلاش چند باره با وارد كردن مدلهاي پايينتر هواپيماي بدون سرنشين به آسمان كشورمان و رهگيري، شناسايي و هدف قرارگرفتن آنها توسط سيستمهاي پدافند هوايي سرانجام آمريكاييها به اين نتيجه رسيدند كه آخرين تكنولوژي خود را در رويارويي با ايران امتحان كنند.
RQ-170 پس از مدتي فعاليت در آسمان ايران سرانجام در 13 آذر 1390شكار شد و اين موضوع ثابت كرد كه كشورمان از تسلط بالايي بر آسمان خود برخوردار است و تنها راه حل بازدارندگي در برابر زيادهخواهي دولت آمريكا استفاده از قدرت نظامي و اطلاعاتي است.
تجربه نشان ميدهد كه اگر در برابر اينگونه اقدامات آمريكا پاسخ قاطعي داده نشود پس از مدتي تجاوز به يك روند طبيعي براي نيروهاي نظامي خودسر اين كشور تبديل ميشود. اين ادعا را ميتوان براحتي با حال و روز امروز بسياري از كشورهاي خاورميانه ثابت كرد. تجاوز دائمي، بي وقفه و وحشيانهاي كه دائما توسط پرندههاي بدون سرنشين آمريكا در سراسر خاورميانه تكرار ميشود و بواسطه ناكارآمد بودن سازمانهاي بينالمللي مسئول و فضاي تك قطبي حاكم بر نظام سياسي بينالملل بيپاسخ باقي مانده است.
يگانهاي نظامي آمريكا براحتي حاكميت كشورها را نقض ميكنند و به بهانه واهي چون مبارزه با تروريست اهداف خاصي را با استفاده هواپيماهاي بدون سرنشين در بيش از 9 كشور خاورميانه هدف قرار ميدهند. آمارها از جولان 12 نوع هواپيماي بدون سرنشين متعلق به نيروي هوايي آمريكا در آسمان افغانستان، پاكستان، يمن، اردن، عراق، سوريه و لبنان خبر ميدهند.
هواپيماهاي بدون سرنشين استفاده شده توسط ارتش آمريكا در خاورميانه
با وجود آنكه سازمان عفو بينالملل بارها نسبت به نقض حاكميت ملي كشورها توسط آمريكا در خاورميانه هشدار داده است اما بدليل نبودن اهرمهاي نظارت بينالمللي همچنان شاهد حضور غيرقانوني اين هواپيماها در اكثر آسمان خاورميانه هستيم.
بسياري از كارشناسان معتقدند كه مشي اوباما در برخورد با كشورها متفاوت از افرادي چون جرج بوش است لذا تلاش ميكند بجاي استفاده از نيروي زميني سيطره اطلاعاتي و نظامي خود را در كشورها افزايش دهد. هر چند ادعا ميشود كه اين هواپيماها براي شناسايي گروههاي تروريستي استفاده ميشود اما تاكنون صدها نفر از نيروهاي غيرنظامي قرباني استفاده از اين سلاح بودهاند. از سوي ديگر اين هواپيماها با وجود هوشمند بودن قادر نيستند تا تروريست را تفسير كنند و به طبع هر آنچه كه مقامات پنتاگون از آن تعبير به تروريست كنند مورد هدف اين هواپيماها قرار ميگيرد.
رسانههاي آمريكايي تلاش ميكنند تا با مخابره اخباري درخصوص گسترش القاعده در يمن زمينه استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين را در خاك اين كشور فراهم آورد حال آنكه حضور القاعده در يمن مدتها با نظارت عربستان سعودي بر حياط خلوت خود ادامه داشت اما با خروج كنترل اين كشور از دست عربستان و قدرت گرفتن حوثيها آمريكا تلاش ميكند تا با دخالت بيشتر در يمن زمينه اثرگذاري بر روند تحولات اين كشور را فراهم كند.
تصويري ديواري در يمن و اعتراض به كشتار غيرنظاميان توسط هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا
چندي پيش يك از رسانههاي آمريكايي با نمايش نموداري تلاش كرد تا حضور هواپيماهاي بدون سرنشين را در خاورميانه موجه جلوه دهد اما جالب آنجاست كه بر طبق همان نمودار ارائه شده تنها در فاصله سالهاي 2009 تا 2012 تعداد 391 از غيرنظاميان در پاكستان و يمن مورد هدف قرار گرفتهاند و با افزايش نيروهايي كه ادعا ميشود وابسته به گروههاي تروريستي هستند آمار تلفات غيرنظامي نيز افزايش چشمگيري مييابد.
با افزايش تلفات نظامي ادعا شده تلفات غيرنظاميان افزايش مييابد و سال 2009 تا 2012 391 نظامي قرباني حملات هواپيماهاي بدون سرنشين در پاكستان و يمن بودهاند.
فعاليت هواپيماهاي بدون سرنشين توسط آمريكا تنها مختص خاورميانه نيست چنانچه پايگاههاي نظامي آمريكا در كره جنوبي براي رصد تحولات كره شمالي از تعداد زيادي هواپيماي بدون سرنشين استفاده ميكنند اما فعاليت اين هواپيماها در هيچ كجاي جهان به اندازه منطقه خاورميانه نيست. بعد از حضور تروريستها در خاك عراق و سوريه فعاليت شبانه روزي هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا در اين دو كشور نيز به يك امر طبيعي تبديل شد تا جايي كه نظاميان آمريكايي مدعي هستند كه در ابتدا اين هواپيماها مناطق تحت نفوذ تروريستها را شناسايي ميكنند و سپس 49 فروند هواپيماهاي نيروي ائتلاف اقدام به هدف قرار دادن مواضع تروريستها ميكنند هر چند اين استدلال تا حدودي منطقي به نظر ميرسد اما با وجود چنين سناريويي چگونه 9 پالايشگاه نفت و گاز سوريه مورد هدف هواپيماهاي آمريكايي قرار گرفت آيا جاسوسهاي پرنده ارتش آمريكا نميتوانستند زودتر از تصرف پالايشگاهها اقدام به شناسايي تروريستها نمايند؟
در ضمن اگر قرار باشد صلاحديد مقامات پنتاگون مشخص كننده لزوم هوايي به خاك هر كشوري باشد پس اصل احترام به حاكميت ملي كشورها در كجاي سياست خارجي آمريكا راه دارد. عملكرد آمريكا در قبال تعهداتش در مورد تجهيز ارتش عراق نشان ميدهد كه اين كشور با سناريويي از پيش طراحي شده اقدام به حضور نظامي در آسمان عراق و سوريه كرده است چرا كه بعد از گذشت مدتي طولاني هنوز 15 فروند هواپيماي اف- 16 خريداري شده توسط ارتش عراق به اين كشور تحويل نشده است اما روسها طي مدت بسيار كوتاهي تعدادي هواپيماي نظامي براي مقابله با داعش در اختيار عراق قرار دادند.
چندي پيش گلوبال ريسرچ در تحليلي آنچه بعنوان مبارزه با تروريست در خاورميانه توسط آمريكا دنبال ميشود را جنگ سرد با ايران خواند و تلاش كرد تا اين مفهوم را به مخاطب خود بفهماند كه دايره فعاليت هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا با مناطق تحت نفوذ ايران رابطه مستقيم دارد. هر چند بعيد به نظر برسد مجامع بينالمللي بتوانند اقدام خاصي عليه نقض قوانين توسط آمريكاييها انجام دهند اما تلاش براي ايجاد توازن قدرت ميان كشورهاي منطقه و آمريكا تنها راه حفظ تماميت ارضي خاورميانه است.
بحران تروريستي در كشورهاي مختلف خاورميانه بيش از هر عامل ديگري از دخالت قدرتهاي فرامنطقهاي نشات گرفته است و اگر اين دخالت به هر شيوهاي چه جنگ زميني و يا تسلط هوايي ادامه پيدا كند نميتوان آينده خاورميانه را روشن ارزيابي كرد. تضعيف حكومتهاي منطقهاي و دخالت مستقيم نظامي آمريكا به تشكيل يك بيابان تروريستي بزرگ ميانجاميد كه جولانگاه همه سازمانهاي تروريستي، نظامي و اطلاعاتي جهان خواهد بود و حتي فناوريهايي چون هواپيماهاي بدون سرنشين نيز قادر نخواهند بود تا بحران تروريستي توصيف شده را كنترل كنند.