هشداري درباره قوت گرفتن افكار خاص در خصوص زمان ظهور امام عصر (عج)

۱۳۵ بازديد
هشداري درباره قوت گرفتن افكار خاص در خصوص زمان ظهور امام عصر (عج)

  پيش‌بيني ظهور با نمودار، اصالت ندارد!

در دين ما، هيچ‌گاه چنين پيش‌بيني‌هايي مطالبه نشده است.انتظار در اين خلاصه نمي‌شود كه هر روز از بستر برخيزيم و شروع به گشتن مصاديق و يافتن معادلات و جداول جديد نماييم. روح انتظار در اين نهفته است كه رفتار و جامعه خويش را مطابق آرمان‌هاي مطلوب اسلامي و الهي قرار دهيم و در آن جهت گام برداريم و نهضت جهادي اسلام را ادامه دهيم . ما نياز داريم فلسفه صحيح انتظار را رايج كنيم و به دور از نمودار و جدول و فارغ از پيش‌بيني و مصداق‌گرايي، به وظايف اكمل خويش را در عصر ظهور جريان بخشيم. از جمله روايات مشهور شيعه، جمله‌اي است كه در توقيع مبارك امام زمان(ع) به اسحاق بن يعقوب وجود دارد و اين‌گونه به دست ما رسيده است: «أَمَّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإِنَّهُ إِلَى اللَّهِ وَ كَذَبَ الْوَقَّاتُونَ» اما ظهور فرج با خداست و تعيين وقت كنندگان دروغ مي‌گويند.[1] تعيين وقت و هنگام براي زمان ظهور امام عصر (عج) و مختصات‌يابي آن، امري است كه بارها از سوي معصومين از آن نهي شده و حرمت و عدم جواز آن مشهود است. به عنوان نمونه‌اي ديگر، امام امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «كَذَبَ المُوَقِّتونَ ما وَقَّتْنا فيما مضى و لا نُوقِّتُ فيما يُستَقْبَلُ» وقت گذاران دروغ مى گويند. ما (اهل بيت) نه در گذشته، وقت (ظهور) را تعيين كرده ايم و نه در آينده، تعيين وقت خواهيم كرد.[2] و يا در روايت ديگري مي‌فرمايد: «كَذَبَ الوَقاتون. إنّا اهلُ بَيتٍ لا نُوَقَّتُ» تعيين كنندگان وقت (براي ظهور قائم عج) دروغ مي‌گويند. ما خانواده‌اي هستيم كه (براي آن) وقتي تعيين نمي‌كنيم.

اما گاهي برخي با تأملات شخصي و برآيندهاي فكري خويش احساس مي‌كنند كه با توجه به شواهدي كه دارند يا مطالعه كرده‌اند، مي‌توانند زمان‌بندي براي ظهور امام عصر (عج) ارائه دهند و به مختصات ضمني آن اشاره كنند. اين نوع حركت‌ها و گفته‌ها، شايد در برخي موارد آثار سوء و نامطلوبي در بدنه فكري و انديشه‌اي مردم داشته باشد و ترديدها به ويژه نسل جوان را مورد هجمه قرار دهد و انتظار را از فرآيند طبيعي خود خارج سازد. بنابراين ضرورت دارد كه مواضع روشن و محكمي در قبال هرآنچه در اين زمينه با اين محوريت گفته مي‌شود، صورت گيرد. امام باقر عليه السلام مي‌فرمايند: «مَنْ وَقَّتَ لَكَ مِنَ النَّاسِ شَيْئاً فَلَا تَهَابَنَّ أَنْ تُكَذِّبَهُ فَلَسْنَا نُوَقِّتُ لِأَحَدٍ وَقْتاً» هر كس براى تو وقت تعيين كرد، بى محابا آن را دروغ بشمار؛ زيرا ما براى هيچ كس، هيچ وقتى تعيين نمى‌كنيم.[3] هر كس با هر قصد و غرض و انگيزه‌اي و در هر جايگاه و منصب و مقامي، اگر به دام توقيت بيافتد و براي ظهور حضرت مهدي (عج) وقت تعيين كند، دروغگو خواهد بود و وظيفه عموم جامعه شيعي، مقابله جدي و تكذيب چنين افرادي است.

آنچه در نظر شيعه پسنديده صحيح و است، مژده و بشارت به ظهور و دعا براي تعجيل آن است، نه آنكه مدام دنبال جمع‌آوري شواهد و قرائن باشيم تا مختصات ظهور را بيابيم. امروز شعيب بن صالح را به فلان فرد نسبت بدهيم و فردا به كس ديگري؛ سيد يماني را فلان فرد بدانيم و چند ماه بعد گمان كنيم فرد ديگري است. در دين ما، هيچ‌گاه چنين پيش‌بيني‌هايي مطالبه نشده است و انتظار فردي و اجتماعي ما در اين خلاصه نمي‌شود كه هر روز از بستر برخيزيم و شروع به گشتن ب مصاديق و يافتن معادلات و جداول جديد نماييم. روح انتظار در اين نهفته است كه رفتار و جامعه خويش را مطابق آرمان‌هاي مطلوب اسلامي و الهي قرار دهيم و در آن جهت گام برداريم، نهضت جهادي اسلام را ادامه دهيم و سبك زندگي اسلامي براي خويش پياده كنيم.

طبيعي است كه سخناني كه از تريبون‌هاي خاص مذهبي و تأثيرگذار در كشور در رابطه با ظهور منتشر مي‌شود و امر ظهور را فراتر از دعا و قابل پيش‌بيني برمي‌شمرد، مورد حمايت جريان‌هاي خاص انحراف‌گونه در كشور قرار بگيرند و آنچه مرضي و مورد رضايت آنان است در چنين سخنان و مواضعي جاي گيرد، چه اينكه آنها هم از پيش‌تر اظهاراتي مشابه با اين مواضع داشته‌اند. اگر چنين مواضعي به طور مداوم بيان و تاكيد شود و عملاً در سطح كشور رايج گردد، به نشأت گرفتن تفكري مخاطره‌آميز در حوزه مهدويت و به ويژه در ميان نسل جوان منجر خواهد شد. سير و حركت در مسير توهمات و عادي‌شدن اين تحرك، در درازمدت ذات اصلي و ماهيت فطري انتظار را از ما خواهد زدود و فقه‌گرايي صحيح را مسدود خواهد كرد.

ما نياز داريم كه در كشور خويش، فلسفه صحيح انتظار را رايج كنيم و به دور از نمودار و جدول و فارغ از پيش‌بيني و مصداق‌گرايي، به وظايف اكمل خويش در عصر ظهور جريان بخشيم. نبايد به دنبال يافتن مصاديق راه بيفتيم كه اين رويكرد عايدي جز دغدغه‌هاي بيهوده ذهني براي مردم نخواهد داشت. آنچه كه مي شنويم حداكثر در حد يك احتمال هستند و نبايد روي آنها محاسبه نمود. ما بايد آمادگي و نشاط ديني را در بستر انتظار صحيح پياده كنيم و چنين حاشيه‌هايي را ارج و بها ندهيم.

اما در پايان، نكته مهم و بسيار حائر اهميتي را يادآور مي‌شويم و آن اين است كه امر ظهور امام زمان (عج) بداء پذير است. يعني اگر زماني از سوي پروردگار براي آن تعيين شده باشد، آن زمان نيز مي‌تواند تقدم و تأخر بيابد و جلو و عقب شود، يعني قبل از رسيدن به آن زمان، بداء صورت پذيرد و انجام آن چيز به تأخير بيفتد و يا حتي مقدم شود. به عبارت ديگر هر چند خداوند اين تغيير را از قبل به علم ذاتي‌اش مي‌دانسته است ولي اين علم مانع تقدير اولي و تغيير آن نمي گردد و آن تقدير و اين تغيير هردو كاملاً واقعي و بر طبق حكمت‌هاي الهي بوده است. البته حالت ديگري هم درمورد بدائيات امكان پذير است و آن اينكه خداوند زمان وقوع چيزي را تقدير نكرده باشد يا به عبارت ديگر تقدير آن همرا با وقوعش باشد و تقدير سابق و مقدم بر تحققش نداشته باشد. مسأله بداء ماهيت و روح اثرگذاري دعاهاي شيعيان در تعجيل فرج را روشن مي‌سازد.

بنابراين، طبق قاعده كلي كه خود ائمه تعليم فرمودند در اخبار غيبي ايشان ـ غير از آنچه استثنا كرده اند ـ احتمال بداء وجود دارد. اعتقاد به اين مطلب تأثير عميق و مهمي در نحوه برخورد با مقدمات و نشانه‌هايي كه براي ظهور امام عصر در احاديث آمده، مي‌گذارد. مثلا اينكه در حديثي يكي از ائمه (عليهم السلام) نشانه يا خصوصيتي را براي زمان ظهور يا پيش از آن ذكر كنند، با توجه به همين محتمل بودن رخ دادن بداء، مي توان گفت كه چنين اخباري احتمال خواهند بود. به طور كلي در اخبار رسيده از اهل بيت (عليهم السلام) داريم كه امر فرج دفعي است و پيش‌بيني‌پذير نيست. پس اينكه بخواهيم بگوييم فرج مهدي فاطمه (ع) ديگر از دعا گذشته و ظهور عن قريب ممكن شده و ... خلاف مسير مورد نظر ائمه گام برداشته ايم و به خيالات خويش دامن زده ايم.
تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد